اولویت وظایف اجتماعی* نوشته محمد اشراقی
*مدیرمسئول – محمّد اشراقی
شهروندان در موقعیت ها و شرایط گوناگون، دارای دو نوع وظایف فردی و اجتماعی می باشند.
شهروندان تا زمان رسیدن به مرحله بلوغ و تکلیف اصولا، تا حدودی با تکالیف فردی و اجتماعی آشنا می شوند.
در مراحل بعد از بلوغ و تکلیف، افراد علاوه بر خانواده درجامعه، نهادهای آموزشی و کاری، در معرض آموزشهای متعدد قرار می گیرند و با تکالیف فردی و اجتماعی بیشتر آشنا می گردند.
مجموعه صفات موروثی و ویژگی های اکتسابی شهروندان، در مراحل فوق نسبتا تکمیل، و شکل پیدا می کند.
شخصیت شهروندان با توجه به خصوصیات موروثی، تعالیم و تجربیات دریافتی متفاوت است.
میزان اخلاق محوری، درجه وظیفه شناسی و حدود احساس مسئولیت شهروندان، بر اساس آموزش ها، تربیت و تجربیات، شکل می گیرد، و در مقام اظهار نظر، رفتار و کردارها ظاهر می گردد.
شهروندان مطلوب و مفید آنانی هستند که به وظایف شهروندی اولویت بیشتری نسبت به وظایف فردی قائل می باشند.
می شود ادعا کرد که درجوامع مرفه، متمدن و معتدل، افراد و شهروندان با توجه به مراحل تربیتی مرسوم جامعه، در عرصه های زندگی و کار،
و برحسب عادات و تربیت، اغلب، وظایف اجتماعی را در درجه اول اولویت قرار می دهند.
اما متاسفانه در جوامع عقب مانده، با وجود آگاهی از اولویت جامعه بر فرد، متاسفانه وظایف فردی اهمیت و اولویت بیشتری دارند.
یعنی آحاد جامعه اعم از افراد عادی و مسئول، تحقق منافع فردی را بر منافع جمعی ترجیح می دهند. این حلقه معیوب با کمک قوانین ضعیف و ناکار آمد، زمینه تخلفات و انواع آسیب های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را امکان پذیر می نماید.
پس در جوامع با اولویت منافع فردی، علاوه بر اصلاح قوانین ناکارآمد، در جهت اصلاح شخصیت و رفتار و امور روانشناختی آحاد جامعه نیز باید کار شود.