علل کم رونقی آثار فرهنگی در جامعه* نوشته محمد اشراقی

*مدیرمسئول – محمّد اشراقی

می توان گفت نمایش کالا ها بخش آغازین فروش هم بحساب می آید. با ارائه کالا در  نمایشگاه ها و ویترین محلهای فروش اگر توفیق ایجاد انگیزه در بیننده حاصل شود،  فروش بالقوه بوجود می آید،  فروش بالفعل هم ممکن است با تاخیر کم یا بیشتر فراهم آید.  باور این است که ایجاد علاقه به کالا در مشتری بویژه مشتریان کالاهای فرهنگی، ادبی و هنری نوعی بازاریابی عملی است که مرحله مهمی از پروسه فروش محسوب می گردد.

اگر زوایای پنهان مکان های فروش را بگردیم،  کالا های ارزشمندی می یابیم که بدلیل عدم ارائه مناسب و بموقع، فروش نرفته و جزو پسمانده ها قرار
گرفته اند.

اگر دقت شود فروش زیاد بسیاری از آثار فرهنگی،  ادبی و هنری پر فروش و مشهور با تکیه بر معرفی های حرفه ای و وسیع آغاز و بانجام می رسد. حتی خلق کنندگان این آثار هم همراه کالاهای خود به نام و نان می رسند.

می توان گفت که قصه کسادی بازار جمیع آثار نوشتاری ، شنیداری و دیداری عمدتا به کاستی های موجود در انواع روش های معرفی،  تبلیغات و ارائه این آثار برمی گردد.  حتی شهرت نسبی و متفاوت مؤلفین و آفرینندگان آثار مورد بحث نیز بیشتر به نوع،  وسعت معرفی و تبلیغات ارتباط پیدا می کند.

با این حساب،  اهمیت وظیفه صاحبان اصلی کالاهای فرهنگی،  ادبی و هنری و نهادهای متولی ارزیابی، تولید، توزیع و فروش این ردیف از کالاها، معلوم  و مورد توجه قرار می گیرد.

عرضه و تقاضا جاری در اقتصاد، در عرصه فرهنگ راکد و مغفول است. توازن دخل و خرج در حوزه های فرهنگ، ادب و هنر، در اغلب جوامع معمولا با حمایت های هوشمند برقرار می شود.  بنابراین واقعیت هاست که سرمایه های مورد استفاده در عرصه های یاد شده اغلب برابر با استهلاک می باشد.

نظر باینکه استعدادهای حوزه های مورد اشاره در مراحل خلق آثار با اتکا انگیزه ها و علایق شخصی و بدون رصد بازار تحریک و شکوفا می شوند، جا دارد  که بانحا مختلف مورد حمایت و تشویق قرارگیرند. اگر جریان کم رونقی عرصه های معنوی جامعه به سود رونق تغییر نیابد، افزایشی در میزان شکوفائی استعدادها حاصل نخواهد شد.

علل رشد ورونق غرفه های کتاب در فروشگاه های بعضی از کشورهای رشد یافته را می توان کتاب  در دست بودن اکثریتی از مردم جوامع کشور های یاد شده دید که در سفر و حضر اغلب درحال مطالعه هستند.  درحالیکه  در جوامع کم رشدحتی دارندگان تحصیلات عالیه هم از این خاصیت نیک محرومند.