قوم گرائی از بین خواهد رفت!*نوشته محمد اشراقی

 

*مدیرمسئول – محمّد اشراقی

هر وضعیت، موقعیت و اقدامی دارای  شدت، ضعف و انواع درجه بندی ها می باشد. با تغییر شدت، ضعف ودرجه بندیها، نسبت فایده و ضرر موارد مذکور تغییر می یابد. بطور مثال مفهوم قوم گرائی اگر دوست داشتن، احترام و داشتن دغدغه خاطر حفظ اقوام باشد، امری مجاز، معقول و مفید می باشد. اقوام اصولا بعنوان ترکیب مشخصی از انسانها مثل اجزا خود دارای انواع حقوق انسانی و اجتماعی هستند. اقوام مثل خانه و خانواده محل تولد، پرورش و زندگی افراد می باشد. وعین خانواده باید تمیز، امن، راحت و در رفاه مطلوب باشد. حقوق اقوام هم مثل حقوق افراد  محترم  است و باید به طور مطلوب حفظ و رعایت شود. اگر حقوق اقوام فارغ از افکار،  اهداف و منافع سیاسی و اقتصادی رعایت شود، سطح اختلافات وتنش ها و میزان وقوع درگیریها و جنگ ها کاهش می یابد و نوعی آرامش و صلح در جامعه جهانی حاکم می شود. امروزه ، با حقوق افراد و اقوام در کشورها و درون  ملت های مختلف با توجه به رشد اجتماعی، سطح  تمدن، نوع فرهنگ،  اعتقادات و ادیان ذیربط به صورت های گوناگون و شدت وضعف های متفاوت، برخورد
می شود. مثلا در آمریکا طرز رفتار با سیاهان از جمله  مسائل و معضلات عمده آن کشور بشمار
می رود. در آمریکا تاریخ رفتار با سیاهان، در طیفی از برده داری، تبعیض نژادی حاد تا نوعی تبعیض خفیف مخفی سازمان یافته درجریان بوده است. بطوریکه در دو دهه و حتی سالهای اخیر موجب تشنج های متعدد بوده است. یا در چین نیز که کشوری کثیر المله بشمار می رود، اقوام مختلف در درجات گوناگون با انواع تبعیض های قومی و نژادی رنج می برند. اخبار مربوط به محدودیت های اجتماعی تحمیل شده در چین به ترکهای اویغور  مسلمان بسیار شدید و
غم انگیز است. حتی اقدامات مربوط به زندانی کردن سیستماتیک اویغورها غیر قابل قبول و عمل
غیر انسانی چینی ها در مورد عقیم کردن عمومی اویغورها فاجعه انسانی، اخلاقی و وحشیگری به شمار می رود. قوم گرائی عملی مغایر با اصول اخلاقی و انسانی بوده و به هیچ وجه قابل پذیرش  قوانین و مجامع جهانی  نمی باشد. باور اینست که چنانچه
برده داری از بین رفته است، روزی خواهد آمد که سایه شوم قوم گرایی نیزدر دنیا ریشه کن خواهد شد.

 

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا