بخت بسته ازدواج را دریابید!
با نگاه به اطراف خود، قطعا جوانان مجردی که سن ازدواجشان سر رسیده را بیشتر از قبل میبینیم؛ جوانانی که از ترس گرفتاری در باتلاق فشارهای مختلف جامعه امروز، قید ازدواج را زده و از نشستن پای سفره عقد و گفتن مهمترین «بله» زندگی شان واهمه عجیبی دارند.
- به گزارش ارک خبر، در جوامع گذشته پسران با تیره شدن پشت لبانشان و دختران با رسیدن به سن بلوغ، اقدام به ازدواج میکردند، اما امروزه با پیچیدهتر شدن جوامع و ایجاد خواستهها و انگیزههاى کاذب، دیگر سبک زندگی جوانان مانند چند دهه پیش نیست و با تغییر ذائقه، میل به تجرد بین آنها روز به روز در حال قوت گرفتن است؛ گویا اگر در این بین جوانی هم بخواهد ازدواج کند، باید لباسی فولادین بپوشد و هفتخوانی از مشکلات را پشت سر بگذارد تا بتواند وارد زندگی مشترک
- شود.
- این روزها در هر محفل و مجلسی که صحبت از ازدواج جوانان دمبخت می شود، جملاتی مانند «هنوز آمادگی ازدواج ندارم»، «میخواهم ادامه تحصیل بدهم»، «ازدواج پول میخواهد»، «هر وقت کار ثابتی پیدا کردم ازدواج میکنم»، «باید اول جهیزیه را جور کنم»، «به کسی که سربازی نرفته زن نمیدهند»، «با این اوضاع اقتصادی چه کسی زن میگیرد؟» و… را بیشتر می شنویم. اینها گزارههای اجتماعی با چاشنیهایی از سیاست، اقتصاد و فرهنگ هستند که توام با نبود نقشه راه در حوزه ازدواج جوانان، بخت اصلیترین سرمایههای جامعه را پشت درهای بسته چشم به راه گذاشته است.
- بی تردید ازدواج جوانان را میتوان یک رویه مهم تکامل اجتماعی تلقی کرد که زن و مرد بر پایه یک سلسله باور و ارزشها به طور مشترک سرمایههای معنوی، اجتماعی، اقتصادی و… خود را تجمیع میکنند و توجه به سیر طبیعی، تکوینی و مطلوب ازدواج در جوامع و فرهنگهای مختلف اهمیت مطالعاتی دارد.
حال سوال اصلی این است که با کدام سحر و جادو بخت جوانان کشور را بسته اند که امروزه وام ۱۵۰ میلیون تومانی ازدواج هم گرهگشای این گره کور نیست؟ازدواج در ایران بیش از ۳۶ درصد کاهش یافته است
مسئله ازدواج در کشور از مرحله هشدار گذشته و به مرحله بحران رسیده است؛ مطابق با آمار منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، مجموع ازدواج کشور در تابستان ۱۴۰۰، ۱۳۴ هزار و ۲۰۸ مورد بوده است. محاسبات نشان میدهد که ازدواج در ایران در فاصله ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹، بیش از ۳۶ درصد کاهش یافته است.
بر اساس آماری کهمرکز پژوهشهای جمعیتشناسی کشور منتشر کرده است، در حال حاضر ۳۵ درصد جمعیت جوان کشور مجردند یا هرگز ازدواج نکرده اند و ۱.۲ درصد بدون همسر در اثر طلاق و یک درصد بدون همسر در اثر فوت هستند.
برای یافتن اطلاعات علمی و کاربردیتر درباره عدم تمایل جوان به ازدواج، با «سعید نجارپور استادی» روانشناس و استادیار دانشگاه آزاد تبریز به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
وی درباره مهمترین دلایل بالا رفتن سن ازدواج و ریشه شکلگیری این وضعیت، گفت: ازدواج از پدیدههای اجتماعی است که به شدت بر روی تکوین شخصیت، تغییرات رفتاری و شخصیتی افراد چه زنان و مردان مهم و تاثیر گذار است. یکی از دلایل بالا رفتن سن ازدواج، بالا رفتن سن نوجوانی است. اگر قبلاً معتقد بودیم که سن نوجوانی ۱۸ الی ۲۰ سالگی است، امروزه باید سن نوجوانی را بالاتر در نظر بگیریم که به تبع آن سن جوانی نیز بالا رفته است. بیتردید تغییر این دورهها بر نگرش ما نسبت به تواناییهایی که شخص از خود دارد تاثیرگذار است.
این عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی تبریز ادامه داد: وقتی دوره نوجوانی تغییر میکند، به مراتب تاکید بر دوره پختگی نیز افزایش مییابد. پختگی تحت تاثیر افزایش دورههای سنی نوجوانی و جوانی، افزایش پیدا میکند. با بالا رفتن سن، یعنی دوره پختگی و نوع نگرش به موضوعات نیز بالا رفته است. به عنوان مثال ۵۰ سال پیش یک دختر نوجوان ۱۵ ساله در خود توانایی بچهدار شدن و نگهداری از بچه را میدید، اما امروزه این نگرش مخصوصاً در بین شهرنشینها بسیار تغییر پیدا کرده است.
نجارپور استادی افزود: از دیگر دلایل بالا رفتن سن ازدواج میتوان به ادامه تحصیلات تکمیلی دانشگاهها اشاره کرد. در مقایسه با گذشته و یا سایر کشورها، خیلی از جوانان بعد از ورود به دانشگاه، اغلب به دنبال اخذ مدرک تحصیلات تکمیلی هستند. یعنی جوانان دانشجو حداقل ۶ سال درگیر تحصیلات عالی هستند. در کشور ما، تعداد افرادی که به دنبال تحصیلات عالی افزایش یافته است، سن شاغل شدن نیز افزایش پیدا کرده و زمان فکر کردن به ازدواج نیز بالا میرود که در نتیجه سن ازدواج نیز افزایش پیدا خواهد کرد. در پسران بعد از فارغ التحصیلی، موضوع خدمت سربازی نیز تاثیرگذار است که بعد از به پایان رسیدن خدمت سربازی، اغلب به دنبال اشتغال و درآمدزایی هستند.
وی گفت: البته این پروسه میتواند برعکس باشد؛ یعنی پسران هم زمان با ادامه تحصیل و حمایت از طرف خانواده، در اوایل جوانی می توانند به موضوع ازدواج فکر کنند که این پروسه نیز در آینده به دلایل دیگری برای شخص و طرف مقابل دردسرساز خواهد بود.اصلیترین دلایل افزایش سن ازدواج جوانان
این استاد دانشگاه در ادامه به یکی از اصلیترین دلایل افزایش سن ازدواج اشاره کرد و افزود: اقتصاد بیمار و تورم بیرویه دو عامل تاخیر در ازدواج جوانان محسوب میشود. برخی از جوانان دم بخت مشکل اصلی خود را مشکلات اقتصادی، تشریفاتی بودن مراسمها و برخی هم انتظارات و شرایط طرف مقابل مانند داشتن مهریههای سنگین، شغل دائم، خانه و خودروهای لوکس میدانند. از طرفی دیگر یکی از نتایج بروز چشم و همچشمی و تجملگرایی در میان خانوادههای ایرانی، دلیل بالارفتن سن ازدواج است.
نجارپور استادی ادامه داد: هزینههای شروع یک زندگی مشترک با توجه به مناسبات اقتصادی موجود در جامعه به خودی خود بالاست. بسیاری از جوانان و خانوادههای آنها برای اینکه بتوانند از گردونه رقابت در خریدهای لوکس و آنچنانی و مراسمات مجلل عقب نمانند، زیر بار قرضهایی میروند که تا سالیان سال باید تاوان آن را پس دهند. همین مسئله شیرینی زندگی مشترک را در کام آنها تلخ خواهد کرد و همین باعث میشود بسیاری از جوانان عطای ازدواج را به لقایش ببخشند. در بین اغلب مراجعهکنندگان، حواشی ازدواج به بطن اصلی ازدواج میچربد. قبل از شروع یک زندگی، مشکل اصلی در برگزاری مراسمها خودش را به رخ میکشد اما در اصلیترین موضوع که آیا این دختر و پسر در طول زندگی به درد هم میخورند یا خیر معطل مانده ایم. این سنتها گاهاً آنچنان در خانوادههای ما ریشه دوانده که حتی بیماری کرونا هم نتوانسته در این روزها آنها را کنار بزند. اخیراً سطح توقع جوانان هم برای امر ازدواج بالا رفته، بگونهای که دختر و پسر میخواهند که در همان شروع زندگی مشترک رفاه کامل و همه امکانات زندگی در اختیارشان باشد.شانههای خالی از مسئولیت
وی در پاسخ به این سوال که چرا جوانان به ازدواج گرایشی ندارند و یا قید ازدواج را میزنند؟ پاسخ داد: یکی از موارد مهم که خیلی تاثیرگذار است، شانه خالی کردن جوانان امروزی از مسئولیت است. متاسفانه طی سالهای اخیر با افزایش تک فرزندی در بین خانواده ها، شاید خانوادهها مسئولیتپذیری را در دوران کودکی، نوجوانی و جوانی آموزش نداده اند. یعنی به اصطلاح برای راحت زندگی کردن و در آسایش بودن، فرزندانشان را لای پر قو بزرگ کرده اند! گاهی حتی تکالیف مربوط به درسهایشان را والدین انجام دادهاند. از طرفی بزرگ شدن فرزندان با مسئولیتپذیری کم و از طرفی ناتوانی والدین در آماده کردن فرزندانشان برای مسئولیتپذیری در آینده، باعث شده است جوانان از پذیرفتن مسئولیت در زندگی شانه خالی کنند. متاسفانه سیستم آموزشی ما در این زمینه بسیار عملکرد معیوبی دارد. حتی دورههای مهارتهای زندگی اطلاعات واقعی به جوانان داده نمیشود و حالت فرمالیته دارد، یعنی یکی دیگر از دلایل تاثیرگذار در این موضوع، اطلاعاتی است که هر از گاهی توسط سازمانهای مختلف در مورد ازدواج و طلاق داده میشود. وقتی شخصی از آمار طلاق مطلع میشود و یا تعدد وقوع جدایی و متارکه را از اطرافیانش مشاهده میکند، طبیعتاً ترس و واهمه ازدواج نیز در خود شخص پدیدار میشود.
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی تبریز در پاسخ به اینکه بهترین زمان برای ازدواج چه سنی است، گفت: نمیتوان گفت بهترین سن ازدواج دقیقاً چه زمانی است، چرا که تجربههای انسان، شیوههای فرزندپروری والدین، تحصیلات و شغل در هر جوانی متفاوت است که میتواند در بحث مربوط به ازدواج تاثیرگذار باشد. اما طی ۱۵ سالی که در بحث مربوط به زوج درمانی فعالیت داریم، مناسبترین سن برای پسران در محدوده سنی ۲۸ الی ۳۲ سال و برای دختران محدوده سنی ۲۲ الی۲۶ سال است. البته بازه سنی فقط یک محدوده است، بدین معنی که اگر پسری به لحاظ پختگی روانشناختی مسئلهای نداشته باشد، در ۲۲ سالگی هم میتواند ازدواج کند، ولی گاهی اوقات برخی از دختران جوان حتی در ۲۶ سالگی به پختگی کامل نرسیدهاند.ازدواج سفید، تهدید جدید خانواده ایرانی
اما این روزها یک آسیب جدید اجتماعی در حوزه ازدواج به وجود آمده است. «ازدواج سفید» پدیدهای است که اخیراً متاثر از فرهنگ غربی و بدون طی تشریفات شرعی و قانونی در بین برخی جوانان به وجود آمده است. دکتر سعید نجارپور استادی در پاسخ به اینکه چرا تمایل به ازدواج سفید در بین برخی جوانان به وجود آمده است و آیا تغییرات دنیای مدرن باعث ایجاد نگرشهای متفاوت بین جوانان شده است؟ اظهار کرد: بحث مدرنیته در غرب و تاثیر آن به دنیای شرق را میتوان از تاثیرات فضای مجازی، تاثیرات مربوط به پخش سریالها و القا شدن فرهنگ غربی توسط رسانهها و همچنین تبادل تجربههایی که در محافل جوانان میشود دانست، این روند میتواند چه مثبت چه منفی نسبت به نگرش فرد به موضوع ازدواج تاثیرگذار باشد.
وی افزود: تجربهای که در بین مراجعهکنندگان دارم، اغلب افرادی که نیاز به آزادی بالاتری دارند، سنتی فکر نمیکنند و به سنتها پایبند نیستند، همان افراد بیشتر تمایل به ازدواج سفید دارند؛ اینگونه افراد به دلیل منعطفتر بودن و مستقل بودن بیشتر به سمت ازدواج سفید سوق پیدا میکنند. ازدواج سفید مربوط به فرهنگ دیگر با آزادی بیشتر است، فرهنگی که به “فرد، من و شخص” تاکید میکند نه به “افراد، ما و گروه”. چالشهای اقتصادی اهمیت زیادی در سوقگیری برخی جوانان به سمت ازدواج سفید دارد، چرا که در ازدواج سفید، شخص یک زندگی اولیه را با کمترین هزینه و ابتداییترین حالت ممکن میتواند شروع کند؛ چنین چیزی در فرهنگ ما قابل پذیرش نیست و اگر مسئولین ما به این موضوع دقت و توجه کافی را نداشته باشند، خیلی طول نخواهد کشید که این نوع ازدواج در ایران نیز رایج خواهد شد. همچنین ارتباطهای جنسی نامتعارف در زیر پوست شهر به تدریج رایج خواهد شد که تاثیرات آن در آینده نه چندان دور در بنیان خانوادهها و فرزندان تاثیرگذار خواهد بود. لذا معتقدم باید به فکر اشتغال جوانان بود و فرهنگ «ازدواج کم هزینه» را رواج داد و هم خانوادهها، رسانهها، مسئولین و کارشناسان خانواده باید کمک کنند تا نگاه جوانان نسبت به فرهنگ ازدواج خودمان مثبتتر شود.جوانان درک درستی از همسرگزینی ندارند
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی تبریز در پاسخ به این پرسش که این تغییرات الگوی خانواده را بیشتر تهدید میدانید یا فرصت؟ گفت: متاسفانه اکثر جوانان ما فهم درستی از مقوله ازدواج و همسرگزینی ندارند و در بحث چرایی ازدواج و ورود به زندگی مشترک شناخت ذهنی لازم را بدست نیاورده اند. از طرفی چه کسی میتواند ادعا داشته باشد که آموزشهای درست در راستای ازدواج موفق را به جوانها چه در مدرسه چه در دانشگاه و چه در بنیان خانواده داده است؟ زمانی که از هر طرف محدودیت ایجاد کرده ایم، زمانی که هیچ کجا هیچ صحبت و اطلاعاتی از الگوی خانواده نمیشود، جوان امروزی آموزشهای لازم را از چه منبعی دریافت خواهند کرد؟ متاسفانه در شرایط کنونی به دلیل برخی القائات که از طریق رسانهها و فیلمها و… به جوانها داده میشود، معیارهای انتخاب همسر هم معیارهای اشتباهی هستند، پس این تغییرات در الگوی خانواده قطعاً یک تهدید محسوب میشود.
دکتر سعید نجارپور استادی درباره نقش شبکههای اجتماعی و فضای مجازی در مقوله ازدواج، گفت: این قشر جوان و ناآگاه طبیعتاً برای گرفتن اطلاعات به هر منبع قابل دسترسی دست خواهند زد که ممکن است اشتباه باشد. به عنوان مثال اطلاعاتی که توسط روانشناسان زرد در فضای مجازی در دسترس است و یا از دوستانی که تجربه زندگی مشترک دارند پرسوجو خواهند کرد که احتمال دارد همان دوست در زندگی شخصی خود تجربههای ناگوار داشته باشد و ناخودآگاه آن تجربه را در اختیار دوست مجردش قرار دهد و همه این نگرشها میتواند یک تجربه منفی بر روی فرد بگذارد.
وی افزود: متاسفانه اغلب مواقع جوانان الگوهای مناسبی برای ایجاد و تشکیل یک زندگی ندارند و حتی تطبیق آن الگوها با دنیای فرهنگ غرب، باعث میشود ما در سال ۱۴۰۱ به سبک ۲۰۲۳ زندگی کنیم. البته شاید با یک سری از تکنیکها بتوانیم بعضی موضوعها از جمله تعارضات زناشویی را با کسب مهارت همانند دنیای غرب حل کنیم، اما نمیتوان سبک زندگی را به یکباره تغییر داد. سرمایهگذاری از رده سنی پایه بسیار نکته حائز اهمیتی برای آینده جوانان است. در دنیای غرب والدین و مسئولین، در پنج سال اول زندگی کودکان سرمایهگذاری میکنند تا ۶۰ سال از این سرمایهگذاری بهرهبرداری کنند.این عضو هیات علمی دانشگاه در مورد اینکه آموزش و مشاورههای پیش از ازدواج، چقدر میتواند بر تمامی دلایلی که نام بردید، تاثیرگذار باشد؟ افزود: سالهای قبل یک دوره آموزشی برای جوانان توسط بهزیستی و دانشگاه آزاد مد نظر بود که به هر دلیلی انجام نشد. در آن زمان مخالفتهایی صورت گرفت که الان تبعات منفی آن زمان را میدهیم. تعدد طلاق در جامعه تبعات همان آموزشهایی است که داده نشده است.
نقشهراه حل مشکلات خانواده تدوین شود
نجارپور استادی افزود: از امروز میتوان برای آینده برنامهریزی کرد تا مشکلات در این خصوص را کمرنگتر کنیم. در مورد سادهترین موضوعهای مرتبط با ازدواج باید آموزش دهیم، امروز جوانان ما معنی تفاهم را نمی دانند. آنها نمیدانند برای ازدواج، ویژگیهای شخصیتی چقدر اهمیت دارد. متاسفانه از طرف خانواده، اطرافیان و یا فضای مجازی، گزارههایی آموزشهایی داده میشود با این مضمون که “وقتی زیر یک سقف زندگی کنید، مشکلات خود به خود حل خواهند شد، برادر و خواهر هم که هر دو از یک خون هستند، با یکدیگر بحث و مجادله میکنند چه برسد به دو نفر از خانوادههای مختلف، دختر و پسر تا زمانی که زیر یک سقف نروند، نمیتوانند شناخت کافی از هم داشته باشند و…” موضوع ازدواج را سادهسازی می کنند و اگر نگرش چنین باشد، قطعاً آمار طلاق بالا خواهد رفت.
وی ادامه داد: متاسفانه ما داشتن نگاه علمی به ازدواج را سادهسازی کرده ایم که حتی فرد تحصیل کرده نیز این نگرش را دارد که ازدواج مقوله چندان مهمی نیست؛ این در حالی است که برای داشتن یک ازدواج موفق باید به ویژگیهای ساده چون شخصیت، خانواده، حتی زبان خیلی دقت کرد، چرا که گاهی تفاوتهای زبانی منجر به اختلافات فرهنگی میشود.
این کارشناس خانواده در پاسخ به اینکه برای تشکیل خانواده پایدار و پیشگیری از طلاق چه باید کرد و چه راهحلی را برای مرتفع ساختن این مشکلات در اولویت میدانید؟ گفت: مسئولین باید به دنبال راهکار از متخصصین امر باشند و با تجزیه و تحلیل نظرات کارشناسان، نقشهراه حل مشکلات خانواده را تدوین کنند. بیشک تا زمانی که بخواهیم تنها بهعنوان یک مسئول دولتی در این موضوع دخل و تصرف داشته باشیم، در تمامی راههای رفتهشان با دری بسته مواجه خواهد شد.
نجارپور استادی گفت: میتوان با برطرف کردن محدودیتها، موانع و چالشهای ازدواج از جمله تجملگرایی، مهریه، سربازی، تحصیلات و فراهم نمودن اشتغال و کمک های بلاعوض دولتی و کمرنگ نمودن حاشیهها غول ازدواج را در چشم جوانان فروکش کنیم، ولی تحت هیچ شرایطی نباید جوانان آموزشهای مربوط به پیش از ازدواج را نادیده گیرند.بهانه جوانان برای ازدواج نکردن چیست؟
برای یافتن پاسخ نزدیکتر به واقعیت درباره عدم تمایل تعداد قابل توجهی از جوانان به ازدواج، با تعدادی از آنها گفتوگو کردیم.
«زهرا» دختری اهل یکی از روستاهای آذربایجانشرقی با مدرک کارشناسی ارشد ریاضی است. او سالهای زیادی است که برای ادامه تحصیل به تبریز آمده است. زهرا ۴۲ سال سن دارد و سنتها و رسوم سنتی روستاییان را یکی از دلایل اصلی ازدواج نکردنش دانست و به خبرنگار «نصر» گفت: تنگ نظریها، نگرشهای محدود نسبت به دختران و یا موکول کردن ازدواج فرزند کوچکتر به ازدواج فرزندان بزرگتر، اعتقاد به ازدواجهای فامیلی و یا اعتقاد به شانس و بختگشایی از دیگر رسوم نابههنجاری است که در روستاها وجود دارد.
وی ادامه داد: شاید در جامعه کنونی ما تاخیر در ازدواج برای پسران چندان مشکلی ایجاد نکند، اما برای دختران مشکلات زیادی را به همراه دارد. در فرهنگ عمومی ما اگر دختری از سن مشخصی بگذرد، براساس عرف اجتماعی، امکان ازدواجش به حداقل میرسد و اگر بخواهد ازدواج کند، ناچار با مردی ازدواج خواهد کرد که یا قبلاً ازدواج کرده و یا همسر سابقش فوت کرده است.
«سمیرا» هم جوانی ۳۰ ساله است که تمایلی به ازدواج ندارد و تصمیم به تجرد قطعی در زندگیاش گرفته است. وی در گفتوگو با خبرنگار «نصر»، گفت: در یک خانواده مرفه با شرایط اقتصادی مناسب زندگی میکنم و هیچ کمبودی تا به امروز نداشتهام و به شخصه تحمل زندگی با فردی را که شرایط اقتصادی خوبی ندارد ندارم، بنابراین ترجیح می دهم که ازدواج نکنم تا فرد مناسبی را پیدا کنم و در زندگی سرم را با کار و تقریح و حیوان خانگیام گرم می کنم.
«محمد» ۳۵ ساله یکی دیگر از جوانان مجردی است که تا به امروز نتوانسته است ازدواج کند، او علت این موضوع را انتظار بالای دخترها دانست و به خبرنگار «نصر» گفت: به نظرم همه جوانان دوست دارند مزدوج شوند، اما شرایط اقتصادی مانع این امر شده است. از طرف دیگر، انتظار بالای دختران امروزی با این تفکر که باید از همان ابتدا همه چیز از جمله خانه، ماشین و درآمد عالی مهیا باشد، دل من را نسبت به زندگی مشترک توام با عشق و محبت سرد میکند و همین تفکر غلط سبب شده که نه تنها من بلکه تعداد زیادی از همسالان من مجرد بمانیم.
«علی» جوان ۲۹ ساله است که ظاهراً شرایط او برای شروع یک زندگی معمولی محیا است و برای ازدواج نکردن دلیل دیگری به غیر از شرایط اقتصادی دارد. علی در اینباره به خبرنگار «نصر» گفت: تا به امروز نتوانستهام فرد مناسبی را برای شروع یک زندگی مشترک انتخاب کنم، با توجه به افزایش آمار طلاق از آغاز شروع زندگی مشترک ترس زیادی دارم. از طرفی میترسم با ازدواج آزادی و راحتیام را از دست بدهم و از طرفی خانوادهام هر دختری را مناسب موقعیت فرهنگ خانوادگیمان نمیبینند.۱۷ سال از قانون بخت برگشته تسهیل از ازدواج میگذرد!
تناقض تمایل به تشکیل خانواده و رسیدن به آرامش در بین جوانان از یک سو و اضافه شدن مشکلات و موانع بر سر راه ازدواج از سوی دیگر، باعث شد تا ۱۷ سال پیش قانونی به نام «تسهیل ازدواج جوانان» با ۱۳ ماده به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد که برای بهینهسازی در امر ازدواج و ارائه امکانات، تسهیلات و اشتغال به جوانان بسیار راهگشا باشد. اما شاید کمتر کسی تصور میکرد که ۱۷ سال بعد این قانون به یکی از مسکوت ماندهترین و بیاثرترین قوانین کشور تبدیل شود؛ از بد روزگار جوانان ایرانی بخت این قانون هم بسته بود!بخت بسته ازدواج را دریابید
ازدواج مایه آرامش روح و روان آدمی است که این خود از نشانههای رحمت و بزرگی خداوند است. در قرآن کریم مقوله ازدواج برای این است که بستری آماده شود تا جوانان به رشد و کمال دنیوی و اخروی دست پیدا کنند و به آرامش برسند.
عوامل مختلفی برای افزایش سن ازدواج مطرح میشود، عواملی که عمدتاً رنگ و بوی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دارند. بی تردید یک ازدواج موفق در ابتدا میتواند باعث آسایش جسم و آرامش روان فرد و سپس منجر به بالندگی و آرامش جامعه باشد و به هر مقدار که ازدواج جوانان به تاخیر بیافتد، تاثیرات مخرب آن دامان جامعه را خواهد گرفت. همچنین میانگین آمار افسردگی، تنهایی، غم و احساس محرومیت و همچنین به تبع آن خودکشی در بین مجردها بسیار بیشتر از متاهلها است.
حل این مشکلات نیازمند همدلی همه نهادهای اجتماعی، دولت و خانواده است که بتوانند جامعه را از بحران تاخیر در ازدواج جوانان برهانند؛ در حال حاضر مسئولان فرهنگى و اقتصادى کشور در دستگاههای مختلفی همچون بهزیستی، فرهنگ و ارشاد اسلامی، ورزش و جوانان، شهرداریها و… هرکدام که متولی امر ازدواج جوانان هستند، با همّت آحاد مردم و خانواده ها میتوانند از طریق فرهنگسازى، نفی با اعتقادات غلط، کاهش تجملگرایى، احساس مسئولیت بیشتر در رابطه با جوانان، کمک مالى و معنوى خانوادهها به فرزندان، پیروى از دستورات دینى، اختصاص منابع مالى بیشتر به ازدواج جوانان، مقوله ازدواج و تشکیل خانواده را بین جوانان با تشویق و ترغیب، رایج تر کنند.