بی توجهی به خانه امیرکبیر در تبریز/ سرمایه گذاری ملی در خانه منشی امیرکبیر در تهران

سوال این است چطور خانه منشی امیرکبیر را در تهران در حد و قواره امیرکبیر آماده می‌کنند ولی خانه اصلی امیرکبیر در تبریز را به صورت نیمه بند بازسازی و به حال خود رها کرده اند؟ و متأسفانه با وجود این همه مراکز دینی و علمی ساختمان امیرکبیر در تبریز به مرکز پاسخگویی به شبهات مذهبی تبدیل شده است.

به گزارش ارک خبر،میرزا محمد تقی خان فراهانی ملقب به《 امیر نظام 》در تبریز و 《امیرکبیر 》در ایران، ۱۱۸۶-۱۲۳۰ شمسی، از پیشروان توسعه و تجددخواهی در ایران تربیت یافته و آبدیده دارالسلطنه تبریز و مکتب سیاسی شکل گرفته در آن است. پدرش آشپز باشی خانه سلطنت بوده و امیرکبیر و پدرش در اوایل دوره قاجاریه در دستگاه ولیعهدی تبریز روزگار گذرانده‌اند، پدر امیرکبیر در بخش آشپرخانه حرم خانه تبریز مشغول به کار و با شاهزادگان و منشیان و سیاستمداران آن حشر و نشر داشت و بطور طبیعی محمد تقی خان (امیرکبیر) نیز به همراه فرزندان ولیعهد در دوره قاجار آموزش‌های ارائه شده توسط معلمان و مربیان به فرزندان و اطرافیان ولیعهد را می‌آموخت.

این امر مهم آموزش باعث شکوفایی و نمایان شدن استعداد، نخبگی و ذکاوت امیر کبیر شد و نهایتا به خاطر هوشیاری و هوشمندی خود به دربار راه یافته و در بخش دیوانی که مربوط به ثبت و تحریر ارسال نامه‌ها و فرمان‌ها بود، مشغول به کار شد. و نشست و برخاست در جمع بزرگان تبریز و اندیشه ورزان خانه سلطنت، و حضوردر دیدارهای سیاسی قاجاریان با نمایندگان ممالک خارحی، و فرستادگان و ایلچی بیگ ها و پیک ها در تبریز به رشد و شکوفایی رسید و ابتدا امیرنظام لشکر آذربایجان شد.

بعدها والی آذربایجان گردید و در دوره والی گری در رونق و شکوفایی آذربایجان قدم های مؤثری برداشت. در احیای بازار تبریز که قدمت یک هزار ساله دارد، کوشید و معمار باشان را برای تعمیر و مرمت بخش هایی از بازار تبریز ترغیب و تشویق کرد و همین همت و سعی امیر کبیر در تبریز از سوی بازاریان بی جواب نماند و یکی از تیمچه های بزرگ این بازار هم اکنون به نام امیرکبیر نام گذاری شده است. در دارالسلطنه تبریز در بطن سیاست ایران آن روز قرار گرفت و آزموده و آماده بکار در امور سیاسی و اجرایی شد، به دنبال قتل گریبایدوف از طرف قاجاردر رأس هیأتی سیاسی از تبریز برای عذرخواهی به روسیه رفت و پس از برگشت مجددا به عنوان وزیر نظام آذربایجان در راس هیاتی به ارمنستان عزیمت کرد تا روابط سیاسی و تجاری ایران را با قفقاز ترمیم نماید.

در دوره عثمانی برای رفع اختلافات مرزی ایران به 《ارزنه الروم 》رفت و چند سال مشغول حل مسالمت آمیز اختلافات مرزی ایران و عثمانی که ریشه در منازعات دوره صفوی داشت، شد. وقتی محمد علی شاه قاجار مرد و ناصرالدین شاه در تبریز ولیعهد بود از یک تاجر تبریزی ۳۰هزارتومان قرض گرفت و برای جلوس ناصرالدین میرزا در تهران تلاش زیادی کرد و وقتی دوره پادشاهی ناصرالدین شاه آغاز شد و ناصرالدین شاه در تبریز از نزدیک با اقدامات نوسازی سیاسی و عمرانی گسترده امیرکبیر در عمران و آبادانی تبریز و آذربایجان مطلع و از نزدیک شاهد بود، امیرکبیر را به عنوان نخستین صدراعظم خود برگزید و امیر کبیر ۳۹ ماه در این پست خدمت کرد که اقدامات وی در سیاست خارجی و داخلی، مبارزه با فسق و فساد شاهی ، ایجاد دارالفنون و انتشار دومین روزنامه ایران به نام وقایع اتفاقیه از اقدامات مهم او بود.

یکی از اقدامات امیرکبیر انتقال برخی از سیاست مداران جوان و باهوش از تبریز به تهران بود. که با هم کار کرده و با افکار یکدیگر آگاه بودند.یکی از این شخصیت ها ، میرزا محمد حسین خان فراهانی است که در رکاب امیرکبیر در امورات سیاسی، نظامی، آموزشی و اقتصادی در تبریز ناظر و همدم و همراه امیرکبیر بود.

وی سیاست و کارورزی راهمچون امیر در خانه سلطنت فراگرفته بود و وقتی امیرکبیر در تهران مستقر شد، میرزا محمد حسین خان فراهانی هم در تهران سکنی گزید.در کارنامه فعالیت های او علاوه بر تولیت آستان قدس، ساماندهی نیروی نظامی، سروسامان دادن به دخل و خرج حکومت ناصرالدین شاه و انجام ماموریت های سیاسی در عثمانی نیز می توان اشاره کرد که این منشی امیرکبیر در تهران در محله مرفه نشین موسوم به باغ《 امین عود لاجان》 دست به ساخت عمارت باشکوهی برای خود زد که حیاطی دلنواز و حوضچه فیروزه ای داشت که اخیرا بنا به گزارش مستند مکتوب و تصویری روز نامه همشهری ارگان مطبوعاتی وابسته به شهرداری تهران با اعتبارات ملی علاوه بر ثبت در فهرست آثار ملی، هم اکنون به عنوان مرکز فرهنگی تاریخی در پایتخت بهره برداری می‌شود.

شهرداری تهران، نمایشگاه دائمی اسناد و عکسهای تاریخی تهران قدیم را در این خانه نگهداری و در معرض عموم قرار داده است.

حال سوال این است چطور خانه منشی امیرکبیر را در تهران در حد و قواره امیرکبیر آماده می‌کنند ولی خانه اصلی امیرکبیر در تبریز را به صورت نیمه بند بازسازی و به حال خود رها کرده اند؟ و متأسفانه با وجود این همه مراکز دینی و علمی ساختمان امیرکبیر در تبریز به مرکز پاسخگویی به شبهات مذهبی تبدیل شده است.

و ازورود و خروج گردشگران و علاقمندان به تاریخ ایران هم به آن خبری نیست.در حالیکه باید این ابنیه تاریخی با کاربری فرهنگی و گردشگری به روی عموم گشوده شود و مثل خانه منشی امیر کبیر،حداقل به مرکز اسناد و عکسهای تبریز قدیم در آید.جهت مزید اطلاع خوانندگان ارجمند باید گفت :باغ وزیر در جوار چهارراه لاله تبریز به سمت نصف راه واقع شده و این خانه طبق نظر کارشناسان میراث پس از باستان سنجی، قدمت آن به دوره اول قاجار تشخیص داده شد و پرونده کارشناسی آن آماده شد.

این بنای ارزشمند که در ۳۰۰ متر در ۲ طبقه با زیرزمین دلگشا و دارای حیاط اندرونی و بیرونی و دارای اتاق های مختلف و چایخانه سال ها به عنوان خانه امیرکبیر مورد استفاده قرار می‌گرفت در سال ۸۳ به همت شهرداری تبریز و میراث فرهنگی استان و با تلاش دکتر برزگر جلالی و مهندس اکبر تقی زاده بخش هایی از آن مرمت و بازسازی گردید و هم‌زمان در فهرست آثار ملی کشور ثبت شد که علاوه بر آن شهرداری تبریز به تبدیل باغ موسوم به وزیر به عنوان پارک امیرکبیر اقدام کرده است که جای تقدیراست.

ولی متأسفانه در زمان شهرداری صادق نجفی با اصرار مرحوم شبستری به کاربری غیر مربوط و برخلاف رویه های مرسوم در بهره برداری از خانه های با ارزش شخصیت های بنام و سیاسی و خادم ایران ، بعنوان محل پاسخگویی به شبهات مذهبی واگذار شده است که جای سئوال برای کارشناسان و افکار عمومی دارد.

در سال‌های اخیر نیز با تملک بخش جنوبی پادگان لشکر آذربایجان ،ساختمان مرکز فرماندهی عباس میرزای دلاورو امیرکبیر قهرمان به عنوان فرمانده قشون وامیرنظام وقت آذربایجان نیز که دارای حوض بزرگ سنگی بود، و ساختمان قاجاری با معماری زیبایی داشت تخریب گردیده است که خود حدیث مفصلی دارد.باید گفت که فقط ۳۹ ماه عمر امیر کبیر در تهران بوده و از طفولیت در تبریز گذران زندگی داشت و یاد گار ها و اقدامات عمرانی و اجرایی امیر کبیر در تبریز باید حفظ،مرمت و حتی مستند سازی شود تا فرزندان ایران امروز و نسل های آینده به عظمت و شکوه گذشته تبریز و آذربایجان بعنوان خاستگاه مردان بزرگ و تأثیر گذار به دیده تحسین بنگرند و بر این تلاش‌ها ارج نهند و در ساختن ایران بزرگ به شکل گیری مکتب های بزرگ فکری و سیاسی و جدید با تاسی از مکتب سیاسی تبریز بیاندیشند.

دکمه بازگشت به بالا