پارک بزرگ و نیم قرن بلاتکلیفی غرب تبریز

پارک بزرگ تبریز، پروژه‌ای با نیم‌قرن قدمت که از نظر ظرفیت‌های بالقوه، قابل‌قیاس با زیباترین پارک‌های ایران و خاورمیانه است، با این حال، حیف که این طرح، از نظر تدبیر و همت مدیریتی، تفاوتی با محوطه‌های بلاتکلیف ندارد.

به گزارش ارک خبر،

سعید فتوت طسوجی

پروژه پارک بزرگ تبریز، از قصه‌های تکراری و بی‌رمق توسعه عمرانی تبریز است. مسئولان شهری و اعضای شورا، آن‌جا که حرفی پشت تریبون نداشته باشند، معمولاً دست‌به‌‌دامن پارک بزرگ تبریز می‌شوند. انتقاد از بی‌سر و سامانی این پروژه، بیشتر مواقع، سرخط ثابت رسانه‌های شهری است.

مرحوم دکتر حمید وارسته، شهردار کاربلد سال‌های دور تبریز، در خاطرات خود،  از این پروژه عظیم سخن به میان می‌آورد. پروژه‌ای که نه تنها در تبریز و ایران، بلکه در خاورمیانه تک بوده‌است.

پارک بزرگ، آرزوی دور و دراز دکتر وارسته

طرح پارک بزرگ، همزمان با ورود شهرسازی تبریز به دوه مدرن، سال ۱۳۵۰ مورد توجه قرار گرفت. وارسته در خاطرات خود، وسعت این محدوده ارزشمند را ۸۶۴ هکتار، یعنی بیشتر از «هایدپارک لندن» قید کرده و تحقق آن را از آرزوها و حسرت‌های دور و دراز خود خوانده است.

عرصه این طرح، از شرق به جاده فرودگاه، از شمال به جاده تبریزمرند و از غرب به جاده مرند تا ایستگاه راه‌آهن محدود است. عبور دو رودخانه آجی‌چای و مهرانه‌رود از وسط این پارک، قابلیت‌های زیست‌محیطی و گردشگری این پارک را غنا بخشیده‌است.

ورزش، لونا‌پارک، باغ‌وحش، کتابخانه، نمایشگاه، پیک‌نیک، قایقرانی، ماهیگیری، دوچرخه‌سواری، سوارکاری، جنگل، مرغزار، دریاچه و باغ‌میوه، بخشی از کارکردهای بالقوه این پارک است که در سال ۱۳۵۰ پیش‌بینی شده بود.

پارک بزرگ تبریز، درست در قرینگی تفرجگاه ائل‌گلی قرار گرفته‌ و از این حیث، می‌تواند نقش موثر در کاهش ترافیک، توزیع فرصت‌های گردشگری و اشتغال‌زایی در منطقه کم‌برخوردار غرب تبریز داشته باشد.

قرار بود پروژه به پیمانکار دربار سپرده شود!

با مرور سرگذشت پروژه، به جرات می‌توان گفت یکی از دلایل زمین‌گیر شدن پروژه، فقدان پیمانکار قوی، در همان سال‌های دهه ۵۰ بوده‌است. در دوره‌ای که کشور، مسیر جدیدی در توسعه صنعتی و عمرانی کلید زده بود، پروژه‌های بزرگ مسکن‌سازی، طرح‌های ریلی، واحدهای صنعتی و امثالهم، عمدتاً توسط پیمانکاران قدرتمند پایتخت اجرا می‌شد تا توسعه کشور در یک مسیر هماهنگ، به چشم‌انداز مورد نظر دست بیابد.

«پارک بزرگ تبریز» نیز از همین دست پروژه‌ها بود. اگرچه روحیه تبریزدوستی مرحوم وارسته، قابل‌ستایش بوده، اما اختلافات او با وزارت کشور، دست تبریز را از منابع ملی و قابلیت‌های عمرانی پایتخت، کوتاه کرد.

وی در خاطراتش، با اشاره به آغاز مراحل اجرایی پارک بزرگ، خاطرنشان می‌کند: «قبل از انقلاب، برای نقشه‌برداری اراضی این پارک، یک موسسه مهندسی به نام «کاپ» را که توسط مهندسین و نقشه‌برداران بازنشسته تبریز اداره می‌شد و هزینه بسیار عادلانه‌ای را نیز پیشنهاد کرده بودند، به استانداری پیشنهاد کردم، اما استاندار با این پیشنهاد موافقت نکرد. دلیلش هم مشخص بود. استاندار نمی‌توانست برخلاف نظر تهران، نقشه‌برداری را با هزینه کمتر به دست یک موسسه محلی بدهد. این از ترفندهای رژیم بود که طرح‌های مهم و پرخرج نظیر همین طرح را به ایادی رژیم در تهران می‌سپردند.»

پس از انقلاب، در سال ۱۳۷۰، طرح احداث این پارک، دوباره مطرح، و مقرر شد، سازمان پارک‌ها و فضای سبز شهرداری تبریز، احداث آن را بر عهده بگیرد. بخش‌هایی از طرح، در اوایل سال ۱۳۸۰ در روبه‌روی فرودگاه تبریز و در سمت کارخانه شیر پگاه احداث شد.

تکلیف صیفی‌کاران پارک بزرگ چه می‌شود؟

در حدود نیمی از وسعت این پارک، کشاورزان صیفی‌کار فعالیت دارند. اما این موضوع را نمی‌توان «مشکلِ پارک» دانست. مشکل آن‌جاست که برنامه‌ریزان و مدیران شهری، تا کنون نتوانسته‌اند، فعالیت کشاورزی در این محدوده را به عنوان یک «ویژگی هویتی» درک کنند. حتی گاه این موضوع را از موانع طرح دانسته‌اند و بعضاً هم نگاه قهرآمیزی نسبت به فعالیت‌های کشاورزان در این پارک داشته‌اند.

این در حالی است که همین ویژگی، می‌تواند یکی از جاذبه‌های خاص پارک بزرگ باشد، همان‌طور که پارک‌های کشاورزی و مزارع شهری، یک بحث کاملاً جاافتاده در کشورهای توسعه‌یافته‌است.

ماراتن تملک شهرداری و ساخت‌وسازهای غیرمجاز

این پروژه، یک مشکل اساسی دیگر هم در مسیر اجرا دارد. بسیاری از قطعات این پارک، دارای مالکان شخصی است. شهرداری در دهه دهه اخیر، برای تملک و آزادسازی این قطعات، اقداماتی را پیش برده، اما این اقدامات، روند منظم و منسجمی نداشته و جز لکه‌های پراکنده، اتفاق گسترده‌ای در این مجموعه روی نداده‌است. برخی قطعات دو یا سه‌ بار تملک شده، اما هنوز آزاد نشده‌است! همین باعث شده که گزارش‌های متفاوت و ضدو نقیضی در مورد وسعت پارک ارائه شود، از ۸۰۰ هکتار تا ۶۰۰ هکتار و این اواخر ۵۰۰ هکتار!

طبق آخرین گزارش شهرداری تبریز، از مجموعِ ۸۸۰ هکتار محدوده پارک بزرگ که در سال ۱۳۵۰ تعریف شده‌بود، تا سال ۱۳۹۵، حدود۲۵۰ هکتار توسط شهرداری تملک شده و در خصوص ۱۳۵ هکتار نیز توافق تملک انجام شده است. اما ۲۵۵ هکتار هنوز دست مالکان است. از پنج سال پیش تا حالا نه تنها هیچ تملکی در پارک بزرگ صورت نگرفته، بلکه نظارت و نگهداری جدی نیز در تملک‌های پیشین اجرا نشده‌است. همین امر، موجب شده سرعت تملک شهرداری، به مراتب، کندتر از سرعت ساخت‌وسازها باشد. بنابراین به احتمال زیاد، امروز وسعت تملک‌های شهرداری، کمتر از ۲۵۵ هکتارِ پنج سال پیش است!

پس با این وضعیت، بعید نیست تا ۱۰ سال آینده، در محدوده پارک بزرگ، حتی شاهد بروز یکی از  حاشیه‌نشینی‌های عجیب در شهر باشیم!

با توجه به وسعت محدوده و دورافتادگی پروژه از تیررس نظارت‌ها، ساخت‌وسازهای غیرمجاز، بلای جان پارک بزرگ بزرگ شده‌است. ساخت‌وسازهایی که علاوه بر پیچیده‌تر شدن روند تملک، معضلات زیست‌محیطی نیز به دنبال دارد و باعث زوال مطلوبیت آب و خاک در این مجموعه می‌شود. در بخش‌هایی از محدوده پارک بزرگ نیز، وضعیت بلاتکلیف است. نه ساخت‌وساز کاملی صورت گرفته، و نه شهرداری، تملک خود را درست انجام داده‌است. همین امر باعث پدید آمدن ویرانه‌ها و نخاله‌گاه‌های بدمنظر در گوشه‌وکنار پارک شده‌است.

از هتل پنج‌ستاره تا آکواریوم؛ سریال بی‌پایان کلنگ‌زنی‌های

با تمام این احوال، پارک بزرگ، معمولاً هر دو سال یک بار، کلنگ‌زنی می‌شود. در هر کلنگ‌زنی نیز گفته می‌شود که فلان سرمایه‌گذار آمده تا پروژه را چنین و چنان کند و غیره. مثلاً شش سال پیش، با تصویب شورای شهر مقرر شد، طرح سرمایه‌گذاری ۱هزار میلیارد تومانی در مساحت ۱۴۵ هکتار از پارک بزرگ با مشارکت بخش خصوصی اجرا شود. این طرح، در قالب یک مجموعه توریستی تفریحی پیش‌بینی شده‌بود و هتل پنج‌ستاره، پارک آبی، دریاچه، ورزش‌های آبی، ایستگاه گل، پرورش ماهی، آکواریوم، مرکز خرید و پل کابلی، از جمله تعهدات سرمایه‌گذار بود. اما طرح، چند هفته پس از کلنگ‌زنی، به حال خود رها شد.

آخرین بار چند سال پیش بود که شهرداری تبریز با امضا تفاهم‌نامه‌ ۱۵۰۰میلیارد تومانی با قرارگاه خاتم‌الانبیا، پروژه را در دو فاز، برای افتتاح در خرداد ۱۴۰۰ هدفگذاری کرد. اما یک سال بعد، شهردار تبریز عوض شد. فرمانده سابق قرارگاه خاتم نیز که آماده کارزار ریاست‌جمهوری بود، وارد عرصه دیگری شد. بنابراین پروژه دوباره به محاق رفت.

پروژه پارک بزرگ، به شدت دچار روزمرگی و ملال و فرسودگی شده‌است. نه شورا و شهرداری، تدبیر و برنامه‌ واقعی برای سامان‌بخشیدن به وضعیت اجرایی پارک دارد، نه از سوی شهروندان و رسانه‌ها، مطالبه‌ای برای بازخواست وعده‌های مکرر مسئولان مطرح می‌شود.

تبریز و پارک بزرگ، به این معطلی و بلاتکلیفی، تن داده‌اند و حتی با وضعیت رخوت‌انگیز این پارک، خو گرفته‌اند! بنابراین، بعید به نظر می‌رسد یک سرمایه‌گذار قوی برای نقش‌آفرینی در سرنوشت پارک بزرگ، پا پیش بگذارد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا