فضای سرد موزه را باید بشکنیم

چرا موزه‌های ما آن‌گونه که باید و شاید در جذب مخاطب موفق نیستند!؟ چه الزاماتی برای برون‌رفت از این وضعیت لازم است؟

به گزارش ارک خبر،موزه در جهان غرب، پیشینه به مراتب بیشتری از ایران دارد. در ایران تا سال ۱۲۶۵ هجری‌قمری موزه‌ای وجود نداشت. وقتی ناصرالدین‌شاه به تخت پادشاهی تکیه زد، سلطان عبدالحمید عثمانی، یک سری هدایای ویژه برای شاه فرستاد که هم تعدادشان زیاد بود و هم بسیار زینتی بودند. شاه برای نگهداری از این هدایا،در گوشه جنوب غربی محوطه گلستان که سابقامحل کلاه فرنگی یا برج آغا محمد خانی بود، کاخ جدیدی بنا نموده هدایای سلطان را در آن جای دهد بعدها بخاطر سفیدی نمای آن، این کاخ به نام «ابیض» نامگذاری می گرددو بعدها آن‌جا تبدیل به موزه می شود. این کاخ را می‌توان اولین موزه ایران نامید.

 بعد از مشروطه، «مرتضی‌قلی‌خان هدایت» معروف به مرتضی‌قلی صنیع‌الدوله از رجال صنعتگر اواخر قاجاریه و نخستین رئیس مجلس شورای ملی، بخشی از خانه خود را به موزه تبدیل می‌کند او در فکر ایجاد موزه و اداره‌ای به نام اداره عتیقات برای ساماندهی به وضع کاوش‌های تجاری بود اما به این مقصود نرسید و بعدها اشیاء آن به «وزارت معارف و صنایع مستظرفه» منتقل شد. اولین موزه رسمی در سال ۱۲۹۵ شمسی به نام «موزه معارف» وزارت معارف واقع در  مدرسه دارالفنون تشکیل گردید اشیا این موزه توسط کارکنان اداره عتیقات وقت جمع‌آوری و اهدایی مردم جمع آوری شده بود. قانون تشکیل وزارت معارف را باید کی از پیشرفته ترین قوانین در زمان خود در خصوص دسته بندی موزه ها در قالب موزه های سه گانه صنعتی- علمی و تاریخی دانست تقریبا هیچ قانونی تاکنون در خصوص دسته بندی موزه ها اظهار نظر نکرده است

سال ۱۳۰۱ انجمن آثار ملی شکل می‌گیرد و در کنار برگزاری برخی رویدادهای مهم فرهنگی و طراحی المان‌های مهم، تشکیل موزه‌ها را نیز پیگیری می‌کند.

قانون «حفظ آثار عتیقه» و اخذ مالیات از حفارهای آثار باستانی

حال می‌رسیم به سال ۱۳۰۷؛ مجلس شورای ملی، یک باستان‌شناس آلمانی به نام «ارنست هرتسفلد» را برای کاوش در آثار باستانی ایران استخدام می‌کند. این زمان، دوره‌ای است که قاجار از میان رفته و پهلوی تازه روی کار آمده است. ثبت ملی آثار تاریخی ایران، از همین دوران آغاز می‌شود.

 بعد از انقلاب مشرطه، آیین نامه «نظارت بر آثار عتیقه» از زمینه‌های مهمی بود که بحث‌های موزه‌داری را در ایران تقویت کرد. یک بخش از این قانون، نظارت بر کار حفاری غیر مجاز آثار باستانی بود، البته نه برای پیشگیری، بلکه برای گرفتن مالیات از حفارها! و این موضوع یکی از نا مطلوب ترین بخش های تاریخ آثار فرهنگی ایران می باشد ناصرالدین‌شاه در یکی از سفرهایش، امتیاز حفاری‌های باستانی در بخش‌هایی از کشور را برای مدت ۶۰ سال به فرانسوی‌ها واگذار کرده‌بود؛ به این ترتیب که تا ۶۰ سال، کشف طلا و نقره، به صورت نصف‌نصف بین ایران و فرانسه، و کشف سفال و کاشی به ایران اختصاص یابد.دکتر مهدی حجت کتاب میراث فرهنگی سیاست گذاری برای یک کشور اسلامی می نویسد: راه حل دربار برای کسب در آمد، عقد قرارداد با دول بیگانه و فروش امتیازات کشور بود.آن هم برای تأمین سفر های تفریحی شاه به اروپا…انگیزه های سودجویانه اروپاییان و آمادگی هیأت حاکمه برای عرضه هر چیزی در مقابل مقداری پول نقد و توسعه طلبی سیاسی و اقتصادی اروپای و نهایتاً تطمیع شاه و اطرافیان و استفاده از سلاح برنده رشوه و اعمال نفوذ، همه زمینه ساز فروش امتیاز انحصاری حفاری به فرانسه ، ابتدا در سال ۱۸۸۵ میلادی توسط ناصرالدین شاه و سپس در ۱۹۰۰ میلادی توسط مظفرالدین شاه شد. بخشِ ایران در موزه لوور فرانسه، از طریق همین واگذاری شکل گرفته‌است. این واگذاری بعدها در پهلوی اول با مخالفت حکومت وقت مواجه می‌شود. در مقابل این مخالفت، دولت فرانسه از ایران به خاطر لغو قرارداد، غرامت می‌خواهد. ایران در مقابل این تقاضا، اداره باستان‌شناسی را به فرانسه واگذار می‌کند! از این‌جاست که نام یک چهره مهم به نام «آندره‌ گدار» در فرهنگ و تاریخ معاصر ایران مطرح می‌شود.

آندره گدار، از بانیان تحول موزه‌داری در ایران

آندره گدار، معمار و باستان‌شناس معروف فرانسوی،  موزه ملی ایران را با الهام از طاق کسری، می‌سازد. بعد از موزه ملی ایران، موزه آذربایجان، از اولین و مهم‌ترین موزه‌های کشور است که در سال ۱۳۳۶ با طراحی آندره گدار تاسیس می‌شود. تا سال‌ها، تمام آثاری که در محدوده آذربایجان‌شرقی، غربی و اردبیل، کشف می‌شد، در موزه آذربایجان گردآوری می‌شد. گنجینه این موزه به لحاظ غنای تاریخی، قدمت، ارزش و تنوع آثار، از دوره عصر آهن تا دوره معاصر، در میان موزه‌های ایران زبانزد است.

تا سال‌ ۱۳۵۷ موزه تخصصی در ایران شکل نگرفته بود. ما موزه‌های مهمی نظیر رضا عباسی و موزه آبگینه را داشتیم که از قبل شکل گرفته بود، اما موزه جامع و تخصصی، به معنی امروز نداشتیم.

دهه ۷۰ و توسعه موزه‌های تخصصی در تبریز

موزه‌های تخصصی در شهر تبریز از سال ۱۳۷۹ با تاسیس «موزه کتابت و قرآن در صاحب‌الامر» و «موزه سنجش در خانه سلماسی» شکل گرفت. امروزه ما ده‌ها موزه در استان آذربایجان‌شرقی داریم که موزه قاجار، موزه مشروطه، موزه قرآن و کتابت، موزه سنجش، سایت‌موزه عصر آهن، موزه ادب و عرفان اهر، موزه مردم‌شناسی سراب، موزه مردم‌شناسی بناب، موزه صفوی بناب، موزه هدایای خامنه، موزه شهرداری، موزه کاریکاتور، موزه صدا و موزه ایلخانی مراغه از آن جمله است.

تلقی «گالری» از موزه اشتباه است

حال که تا حدودی، به پیشینه موزه و موزه‌داری در ایران و تبریز پرداختیم، با این سوال مواجهیم که چرا موزه‌های ما آن‌گونه که باید و شاید در جذب مخاطب موفق نیستند!؟ چه الزاماتی برای برون‌رفت از این وضعیت لازم است؟

عمده اشتباه در این است که غالباً تلقی «گالری» از موزه داریم. موزه، محل آموزش و پژوهش است. یک قطعه ظرف سفالی در موزه، نماینده یک دوره تاریخی و فرهنگی است. اگر این مفهوم ارزشمند به مردم انتقال نمی‌یابد، یا ایراد از کسانی است که نمی‌دانند هدف‌شان از بازدید از موزه چیست، یا هدف از مدیریت موزه است.

پیوند «موزه» و «مدرسه» را باید تقویت کنیم

از نظر من، موزه، پیش‌نیازهایی دارد که باید در «مدرسه» رقم بخورد. ما وقتی دورس مرتبط با تاریخ را حیاط خلوت مدارس وسیستم آموزش و پرورش بدانیم و جدی نگیریم، نباید انتظار داشته باشیم که مفهوم مهم موزه برای کودکان و نوجوانان، جذاب باشد. اگر دقت کنید، دانش‌آموزانی که معمولاً از موزه بازدید می‌کنند، بیشتر در فضای گردش و تفریح هستند، نه در فضای آموختن و لذت‌بردن از زیبایی‌های تاریخ! مضاف بر این‌که وقتی دو سال بعد هم به موزه می‌روند، همان اشیای ثابت را در همان ویترین‌ها می‌بینند.

دسته‌بندی و گردش اموال موزه ضروری است

از جمله راهکارهای رایج برای تنوع‌بخشی به حال‌وهوای موزه‌ها، دسته‌بندی اشیای موزه است. به این ترتیب که شماری از آثار گنجینه موزه را به بخش نمایشگاهی انتقال دهیم و در مقابل، آثاری که مدت‌ها در معرض بازدید بوده‌اند را مهیای پژوهش و رسیدگی‌های فنی کنیم. حاصل این پژوهش‌ها می‌تواند در بانک مطالعاتی کتابخانه موزه گِردآوری، و در دسترس پژوهشگران قرار گیرد. این پژوهش‌ها می‌تواند منبع بسیاری از مقالات و رساله‌های تاریخی شود.

«بروشور موزه» با بروشورهای گردشگری باید تفاوت داشته باشد

از دیگر راهکارها برای شکستن فضای سرد موزه‌ها، تقویت خدمات پژوهشی موزه است که این امر نیز نیازمند طبقه‌بندی است. این پژوهش‌ها برای مخاطبان حرفه‌ای موزه، برای بازدیدکنندگان عادی و برای کودکان و نوجوانان، باید در سطح متفاوتی، تفکیک و عرضه شود. وقتی صحبت از «بروشور موزه» می‌کنیم، منظورمان، نه بروشورهای توریستی و تبلیغاتی، بلکه بروشورهایی است که به خوبی طبقه‌بندی شده و نکات محتوایی و هنری اقلام مختلف موزه را به مخاطب عرضه می‌کند.

«موزه» می‌تواند پیوست درس تاریخ مدارس باشد

در هر حال، فضای سرد موزه را باید بشکنیم. اما شکستن این فضا، تنها بر عهده مدیریت موزه و میراث نیست. بخش‌های مختلف فرهنگی و آموزشی در پویایی موزه‌ها نقش دارند. چنان‌چه گفته شد، آموزش‌وپروش نقش اساسی در این زمینه دارد. درس تاریخ در نظام آموزشی ما باید بانشاط و تحرک بیشتری ارائه شود. معلمان تاریخ ما باید از حالت توصیفی خارج شوند و از ارائه مفاهیم دست‌چین‌شده پرهیز کنند. موزه نیز به عنوان یک پیوست، باید در کنار سرفصل‌های تاریخی قرار بگیرد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا