اعتبار آمار را از معرکه مناظرهها نجات دهید
یکی از تاسفبارترین نکات مربوط به مناظرههای دو هفته اخیر، فقدان آمارهایی است که در حوزه اقتصاد، مورد اجماع مناظرهکنندگان و مخاطبان باشد؛ به بیان دیگر، اعتبار آمار و ارقام، در سایه سیاسیکاریهای ایام انتخابات، لطمه اساسی دیدهاست.
به گزارش ارک خبر،تعدد نهادهای آماردِه، مهمترین دلیلی است که باعث تشتت در شاخص آمارهای اقتصادی شدهاست. طبق قانون، مرکز آمار ایران وابسته به سازمان برنامه و بودجه است. مرکزی که حرف اول و آخر را در ارائه شاخصهای اقتصادی میزند. در کنار این سازمان، بانک مرکزی نیز خود راساً در تقویم مشخصی، به تنظیم و انتشار آمارهای پولی و بانکی اقدام میکند. آمارهایی که گاه با آمار مرکز آمار ایران اختلاف فاحش دارد. به عنوان مثال، آبان سال گذشته، «بانک مرکزی اعلام کرده بود که کمترین میزان رشد اقتصادی مربوط به بخشهای کشاورزی و ساختمان بوده است که هر یک به ترتیب ۱.۱ و ۱.۲ درصد رشد را تجربه کردهاند، اما مرکز آمار ایران در خصوص این موضوع، نظر کاملا متفاوتی داشت. این مرکز میگفت که بیشترین رشد اقتصادی مربوط به بخش تامین آب، برق و گاز بوده که عدد ۷.۸ درصد را به ثبت رسانده است. بعد از آن، جایگاه دوم مربوط به بخش صنعت است که رشد ۷.۷ درصدی داشته!» (مرکز آمار ایران)
از طرف دیگر هر یک از وزارتخانهها و حتی در سطوح پایینتر، اداراتکل استانی نیز گاه آمارهایی ارائه میدهند که بیشتر، آغشته به گزارش عملکردهای تبلیغاتی است و از این رو نمیشود، روی استناد علمی و پژوهشی آنها چندان حساب کرد.
مشخص نیست آیا آماردِهی در ایران، در مفهوم علمی و پژوهشی، ذیل وظایف نهادهای خاصی است یا نه، هر نهاد و سازمانی میتواند، در ذیل اختیارات خود، آمار ارائه دهند. با این حال، جدا از بحثهای نهادی و سازمانی، قطع به یقین، بیشترین آسیبدیدگی اعتبار آمار در ایران، از محل منازعات سیاسی و جناحی بودهاست.
چالش آمار، نخستینبار در جریان انتخابات سال ۸۸ (دوره دهم ریاست جمهوری) بود که مطرح شد؛ در مناظرههای جنجالی آن انتخابات، محمود احمدینژاد از آماری رونمایی کرد که نشان میداد اشتغالزایی در دولت، به طرز قابلتوجهی افزایش یافته است. بعدها کاشف به عمل آمد، چند ماه پیش از انتخابات، در شاخصهای آماری، تعریف فرد بیکار و ساعات کاری فرد شاغل، دستخوش تغییر شده و افراد، صرفنظر از شرایط شغلی و بیمهای، با ساعات محدودی کار در هفته، به عنوان شاغل محسوب میشدهاند، در نتیجه، نرخ بیکاری نیز کاهش قابلملاحظهای نشان میداد. این رویه در ادوار مختلف انتخابات، به طرق مختلف چشمگیر بودهاست.
در همین مناظرههای چند شب گذشته، هر یک از نامزدها در مورد شاخصهای اقتصاد و مسکن و …، آماری ارائه دادهاند، اما فردای مناظره، طرفداران ستادی هر نامزد، با ارائه یک مرجع آماری متفاوت، آن رقم را زیر سوال بردهاند. به عنوان مثال، همین شب گذشته، سعید جلیلی در مناظره با مسعود پزشکیان، گفت که دولت شهید رئیسی، تورم را در ۶۰ درصد از دولت روحانی تحویل گرفت و امروز به ۴۰ درصد رسانده است، این در صورتی است که مرحوم رئیسی در مراسم تنفید حکم ریاستجمهوری، خود گفته بود که تورم را در حالی که بیش از ۴۴ درصد است تحویل می گیرد! عین این خبر نیز هماکنون در سایت ریاستجمهوری موجود است.
انفعال مرکز آمار ایران در مواقع انتخابات، یکی از دردهای بزرگ این ایام است. مرکزی که میتواند حرف اول و آخر را در مورد شاخصهای عددی بدهد و از هویت آماری کشور، صیانت کند، متاسفانه، با محافظهکاری و احتیاط، رفتار میکند؛ چه بسا شاید، نیمنگاهی نیز به نتیجه انتخابات دارد و حتی ممکن است از آخر و عاقبیت تایید یا تکذیب آمار یکی از نامزدها، بیمناک باشد.
آمار، بخشی از هویت هر جامعه، و پشتوانه توسعه و حرکت یک کشور است. دستبردن به آمار، حتی در حد اعشار، میتواند اهداف مجریان و برنامهریزان را در چند سال آینده، با انحراف اساسی مواجه کند. انحرافی که جبران آن، در آینده، ممکن نیست.