مسئول ورزش دولت اصلاحات در نامه به روحانی چه نوشت؟
گزینه نهایی دولت برای وزارت ورزش مشخص شد. این گزینه کسی نبود غیر از همانی که از ابتدا بیشترین گمانه زنی درباره اش بود. همانی که قبل از همه گزینه های دیگر از سوی دولت برای وزارت ورزش معرفی شده بود. کسی که برآیند نشست ده عضو کارگزارانی ، اصلاح طلب و اعتدالی ، در ابتدای دولت بود که در ورزش رده های مدیریتی و اجرایی داشتند. مسعود سلطانی فر که دو سال در طلایی ترین سال های دهه 70 ، مرد شماره 2 تشکیلات ورزش کشور و زیر نظر مصطفی هاشمی طبا بوده است. آن دو در دولت اصلاحات گام هایی موفق در ورزش کشور برداشتند.
او سال های درخشان و موفق المپیک آتلانتا و صعود به جام جهانی 98 فرانسه ، مسئولیت در ورزش داشته و به همین دلیل از مایلی کهن تا خادم و چهره های روی بورس آن سالها کارش را حسابی قبول دارند.
او البته همیشه حمایت مصطفی هاشمی طبا را هم دارد. هاشمی طبا این بار بعد از معرفی دوست قدیمی اش برای وزارت ورزش ، در گفت و گو با خبرآنلاین از این یار دیرین سخن گفته و از چشم اندار پیش روی وزارت ورزش و مهمتر درباره چالش های این دوست قدیمی گفته است.
*به نظر شما انتخاب مسعود سلطانی فر برای این پست ، انتخاب مناسبی است.
هیچ تردیدی در توان مدیریتی سلطانی فر وجود ندارد.
*اما ایشان بار قبل از مجلس رای اعتماد نگرفت.
ساختار مجلس تغییرات بسیاری داشته و حتما دولت به این مسئله توجه کرده و انتخاب مناسب را انجام داده است.
*فکر می کنید بزرگترین چالش پیش روی وزیر پیشنهادی چیست؟
خیلی شفاف باید بگویم با اینکه می دانم توان مدیریتی بالایی دارد اما اگر نتواند مشکلات مالی ورزش را حل کند ، نمی تواند کاری از پیش ببرد. بزرگترین چالش ورزش در این اواخر مشکلات مالی بوده که باعث شده بسیاری از کارها در سطح و در استان ها ، فدراسیون ها و البته در ساختارسازی ، بخوابد و پیشبردی نداشته باشد. تا زمانی که مشکل مالی را نتوانند حل کنند ، این شرایط ادامه خواهد داشت.
*این مشکل که می گویید با توجه به شرایط مالی دولت ، خیلی هم امکان پذیر نیست.
درست است که این مشکلات را دارند اما باید وزارتخانه کارهای اجرایی را کم کند و به سمتی برود که بتواند اعتبارات بخش خصوصی را جذب کند.
*مثلا این همه پروژه نیمه تمام روی دست وزارت ورزش مانده است.
دقیقا. اتفاقا در این مورد من نامه ای را به شخص رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه نوشتم و تصریح کردم بدون کمک گرفتن از بخش خصوصی امکان تکمیل این پروژه های ملی وجود ندارد. باید شرایطی را برای بخش خصوصی ایجاد کرد که رغبت کند و بیاید تا در تکمیل این پروژه ها سرمایه گذاری کند. در غیر این صورت با شرایط موجود در کشور و این بار پرداخت رقم درشت یارانه ها ، امکان ندارد بتوانند این پروژه ها را به سرانجام برسانند.
*شما یکی از منتقدان دوره کاری محمود گودرزی بودید. به نظرتان بزرگترین اشتباه گودرزی چه بود که سلطانی فر در صورت گرفتن رای اعتماد نباید تکرارش کند؟
ببینید من بارها گفتم ورزش در 4 تا فدراسیون و دو تا باشگاه خلاصه نمی شود که وزیر هی بخواهد در آنها دخالت کند. اتفاقا وزیری در این بین موفق تر می شود که به استقلال فدراسیون ها و باشگاه ها اعتقاد داشته باشد و انرژی اش را برای برنامه ریزی و ساختار سازی صرف کند. وزارت ورزش رسالت های مهمتری دارد که بخواهد تمام انرژی و توانش را صرف دخالت در این چند فدراسیون سر زبان ها دو تا تیم باشگاهی کند. باید وزیر ورزش بتواند شعار ورزش برای همه مردم را محقق کند واقعا کار دشواری است.
وزیر ورزش نباید دنبال 4 تا فدراسیون و تیم و کار دادن به اطرافیان خودش باشد.
*یکی از چالش های بزرگ در سال های گذشته این است که آیا اصلا ورزش باید وزارتخانه می شد. شما از ابتدا مخالف این تغییر ساختار بودید. به نظرتان حالا برای برون رفت از چالش موجود و دردسرهای 4 یا 5 سال گذشته ، بهتر نیست دوباره به همان شکل قدیمش برگردد؟
من از ابتدا می گفتم اشتباه است سازمان تربیت بدنی را تبدیل به وزارت ورزش کنیم ، چون مطمئن بودم مشکل این تشکیلات ، نوع اداره اش است نه ساختار سازمانی آن . این تصمیم اما گرفته شد و در این چند سال هزینه های زیادی هم تحمیل کرد. این که حالا دوباره بخواهیم ساختارش را منحل و به حالت ابتدایی برگردانیم ، باز ه چیزی را عوض نمی کند و شرایط همانی است که بوده. اینجا نیاز به مدیریت قوی دارد. اگر یک مدیر قوی در راس کار باشد ، قطعا خودش بلد است چطور کار را به نحو احسنت پیش ببرد.طوری که این همه حاشیه و مشکل ایجاد نشود.
*شما مدام درباره ورزش حرف می زنید اما اسم این تشکیلات وزارت ورزش و جوانان است.
به نظرم این بخش جوانان ، یک ماموریت اضافه و بی دلیل در وزارت ورزش است که مثل یک بار اضافه روی دوش آن مانده و باید برداشته شود. اساسا این دو ماموریت همخوانی با هم ندارند و وزارت ورزش نمی تواند کاری را برای جوانان انجام بدهد. آن زمان برای ادغام دو حوزه ، این تصمیم را گرفتند اما حالا بهتر است این مسئولیت از دل وزارت ورزش جدا شود.
*آن وقت برای معاونت جوانان چه تصمیمی بگیرند؟
اصلا نیازی به سازمان ملی جوانان هم نیست. ببینید این سازمان اساسا نمی تواند برای حل مشکل جوانان کار اجرایی انجام دهد. از قدیم یک شورای عالی جوانان داشتیم که همه وزارتخانه ها و نهادها در آن عضویت داشتند. چون دقیقا این شورا باید در یک ساختار بین دستگاهی بتواند نهادها و وزارتخانه ها و ارگان های دولتی را مکلف به اجرای مسئولیت های شان درباره جوانان کند. کاری که از دست وزارت ورزش بر نمی آید.