ملا محمد فضولی

<>مولانا حكيم ملا محمد فضولي،‌ شاعر و انديشمند متفكر و شاعر سه زبانه‌اي است كه تأثير عميقي در تاريخ ادبيات تركي و عربي و فارسي بر جاي نهاده است. نام او محمد، نام پدرش سليمان بوده است. گفته شده كه در سال 910 هجری در خانواده‌اي شيعي مذهب و آذربايجاني،‌ در جوار مرقد سيد الشّهدا، در كربلا به دنيا آمده است. او را «بزرگترین شاعر ترکی آذربایجانی در سدهٔ دهم هجري قمري» می‌دانند از كودكي و كيفيت تحصيلاتش آگاهي‌هايي به دست نيامده است. در جواني لقب «ملا» گرفته و مشهور به ملا فضولي بوده است. علوم عربي را نزد عالمي به نام رحمت الله و علوم ادبي را نزد «حبيبي» شاعر معروف آذربايجان آموخته و نيز با دختر رحمت الله ازدواج كرده و پسري عالم و شاعر با تخلص فضلي داشته است
پدر فضولي بنا به گفته ‹‹صادق بيگ افشار›› از ايل بيات بوده كه يكي از 22 طايفه مهاجر تركان اوغوز مي باشد.<لقب «ملا» نشانه‌ي كلامي بودن وي و لقب «حكيم» بيانگر رويكرد او به فلسفه و حكمت است. به ديگر سخن، حكيم ملا محمد فضولي مانند ابوعلي سينا و بيشتر از او، توانست كلام و فلسفه را به گونه‌‌اي آشتي دهد و راه سومي در حكمت اسلامي بگشايد كه بعدها از سوي حكيم ملا عبدالله زنوزي دنبال شد.

فضولی

>فضولي،‌ شاعري انديشمند است و در شعر تركي،‌ يد طولايي دارد. در مقدمه‌ي ديوان تركي خود مي‌گويد:

«علم سيز شعر اساسي يوق ديوار اولور و اساس‌سيز ديوار، غايتده بي‌اعتبار اولور».
يعني:«شعر عاري از علم همچون ديواري بي‌بنيان باشد و ديوار بي‌بنيان را سرانجام اعتبار نشايد».
در همانجا،‌ از تحصيل علوم عقلي و نقلي و پرورش استعداد شعري خود با دانش و معرفت سخن مي‌گويد و اعتقاد دارد كه:«شاعري از الطاف الهي است كه نصيب برخي از اولاد آدم مي‌شود.» و شاعري را نوعي عبادت مي‌شمارد.
استعداد سرشار و بي‌نظير او، نقش عظيمي در دگرگون سازي ادبيات تركي ايراني دوره‌ي اسلامي داشته است و مي‌توان گفت كه نقشي را كه نظامي در شعر فارسي ايفا كرده است، او در تاريخ شعر تركي دارد. از روزگار خودش تا قرن‌ها بعد، بسياري از شاعران نام آور تركي‌سرا تحت تأثير آثار او به خلاقيت شعري پرداخته‌اند، نظيره‌سازي و تضمين بر بسياري از آثار او را بر خود افتخار شمرده‌اند. مانند: باقي (شاعر بزرگ عثماني)، خيالي، نائلي، قوسي تبريزي،‌ نديم، شيخ غالب، سيد عظيم شيرواني، ميرزا علي اكبر صابر و ديگر شعراي تركي آشناي ايراني، بر آثار او نظيره‌ها ساخته‌اند و او را «استاد الشّعرا» ناميده‌اند. به نظر يكي از فضولي‌پژوهان، فضولي در آفرينش شعري تحت تأثير هيچ شاعري قرار نگرفته است و سراينده‌اي داراي شايستگي مستثنايي مي‌باشد. آثار او پيش از دوره‌ي ستم‌شاهي در مدارس و تكاياي كشورمان تدريس مي‌شده است. كليات آثارش در كتابخانه‌هاي ايران نظير كتابخانه‌هاي آستان قدس رضوي، مجلس، ملي، دانشگاه تهران و جز آن محفوظ و مضبوط است.
مولانا حكيم ملا محمد فضولي بارها به منسوبيت قومي خود اشاره كرده، خود را «ترك زبان» ناميده است و اين زبان را مناسبترين قالب بيان عواطف و احساسات خود دانسته است.
ديوان تركي:
در برگيرنده‌ي تحميديه‌ها، نعت‌ها، مراثي، قصائد، مسمطات، غزليات، قطعه‌ها و انواع ديگر شعر ماست كه با يك مقدمه‌ي منثور زيبايي آغاز مي‌شود. اين ديوان، نخستين بار در تبريز به سال 1247 هـ . چاپ شده است. دو بار نيز در تهران به صورت چاپ سنگي و سربي انتشار يافته است. در سال 1258 در بولاق (مصر)، در 1256 در عشق آباد،‌ در 1268 در اسلامبول چاپ شده است. پس از تغيير الفباي اسلامي تركي به لاتين و اسلاو و روسي نيز بارها در بلاد اسلام با ديدگاه‌هاي گوناگون به نشر آن مبادرت كرده‌اند. نشرهاي موجود ايران در 50 سال اخير كه مي‌توان گفت، همه ساله به صورت افست،‌توسط كتابفروشي فردوسي تبريز به بازار عرضه مي‌شود، از روي چاپ 1286 هـ . كه در مطبعه‌ي تصوير افكار اسلامبول به عمل آمده، انجام مي‌پذيرد. بخش غزليات اين ديوان،‌ در سال 1367 توسط آقاي مير صالح حسيني (سولماز) با مقدمه‌ي مبسوطي چاپ شد. در سال 1357 نيز به هنگام برگزاري كنگره‌ي جهاني فضولي از سوي وزارت ارشاد در تهران، چاپ مغلوط و مشكوكي بيرون داده شد.
گزينه‌اي هم از غزليات اين ديوان، در سال‌هاي اخير در تبريز از سوي آقاي حسين فيض اللهي وحيد چاپ شده است. نشر علمي و نوين كامل از آن را، اينجانب در سال 1384 با تعليقات و كشف الابيات بيرون دادم. چندين شرح نيز بر آن نگاشته شده است كه از شرح‌هاي معاصر و آكادميك مي‌توان كتاب درسي پرفسور دكتر خلوق ايپك‌تن را نام برد.
ديوان فضولي با يك ديباچه‌ي منثور آغاز مي‌شود. سپس دو تحميديه و نه نعت مي‌آيد كه آن‌ها را مي‌توان از زيباترين آثار فضولي شمرد. مثلاً نعت معروف، به مطلع:
ساچما اي گؤز اشكدن كؤنلومده‌كي اودلارا سو،
ذوق تيغيندن عجب يوخ اولسا كؤنلوم چاك- چاك،
كيم بو دنلي دوتوشان اودلارا قيلماز چاره‌سو.
كيم مرور ايله بوراخير رخنه‌لر ديوارا سو.
تا آنجا كه مي‌گويد:
طينت پاكيني روشن قيلميش اهل عالمه،
سيد نوع بشر، درياي دُرّ اصطفا،
قيلماق ايچون تازه گلزار نبوت رونقين،
معجزي بير بحرِ بي‌پايان ايميش عالمده كيم،
اقتدا قيلميش طريق احمد مختارا سو.
كيم سپيبدير معجزاتي آتش اشرارا سو،
معجزيندن ائيله‌ميش اظهار سنگ خاره سو.
يئتميش آندان مين- مين آتش خانه‌ي كفّاره سو.
در ديوان تركي فضولي كه اين قلم ترتيب داده است، پس از قصائد (48 قصيده) بخش غزليات مي‌آيد كه شامل 410 غزل بسيار زيباي عرفاني و فلسفي است. اغلب آن‌ها 7 بيت است و به ندرت به غزل‌هاي 6 و 8 بيتي بر مي‌خوريم. بسياري از غزل‌هاي او را تركي آشنايان هموطن ما از حفظ دارند. مانند غزل‌هاي با مطلع‌هاي:
دوستوم عالم سنين چين گر اولا دوشمن منا،
اول پريوش كيم ملاحت مولكونون سلطانيدير،
پنبه‌ي داغ جنون ايچره نيهاندير بدنيم،
جان وئرمه غم عشقه كه عشق آفت جاندير،
مني جاندان اوسانديردي جفادان يار اوسانمازمي،
*
* جان عالم سن، يئترسن دوست آنجاق سن منا.
حكم اونون حكمي دورور، فرمان اونون فرمانيدير.
ديري اولدوقجا لباسيم، بودور ئولسم كفنيم.
عشق آفت جان اولدوغو مشهور جهاندير.
فلكلر ياندي آهيمدن موراديم شمعي يانمازي؟
پس از غزل‌ها،‌ 33 قطعه، 1 تركيب بند، ساقينامه، مثنوي، 1 مسبّع، 1 مسدّس، 1 ملمع، 13 دوبيتي و 105 رباعي در ديوانش آمده است.
2- 3- 1. ليلي و مجنون: مثنوي عرفاني گرانقدري است كه همچون نگيني در گستره‌ي ادبيات تركي مي‌درخشد. اين مثنوي بارها در تبريز و تهران چاپ شده است و متأسفانه متن علمي و انتقادي آن را چون ديگر ذخاير فرهنگي اسلامي، مستشرقان ترتيب داده‌اند و در كشور خود ما در اين باب فعلاً همتي به خرج داده نشده است. اين اثر در وزن «مفعول مفاعيل فعولن» در سال 941 هـ . سروده شده است. فضولي اين اثر را با توحيديه، مناجات و نعت شروع مي‌كند كه مستشرقان اغلب در نشرهاي خويشتن، اين سه بخش را حذف كرده‌اند.
اغلب شاعراني كه پس از فضولي به تركي يا فارسي، مثنوي ليلي و مجنون و يا هر مثنوي بزمي ديگر سروده‌اند، تحت تأثير نبوغ او بوده‌اند. نسخه‌هاي خطي فراواني از آن در دنيا موجود است. نخستين بار در تبريز در سال 1264 هـ . به چاپ سنگي رسيده است. چاپ‌هاي متعدد و متنوع از آن در شهرهاي باكو و استانبول انجام پذيرفته است. چند اپرا و فيلم نيز بر اساس آن ساخته شده است كه آوازه‌ي جهاني دارد و چندين بار در صحنه‌هاي تئاتر اجرا شده است و به چندين زبان نيز ترجمه شده است.
اثر گرچه مثنوي است، ولي در متن آن،‌23 غزل و دو مربع نيز داخل شده است كه ما آن‌ها را به نشر نوين «ديوان اشعار تركي فضولي» وارد كرديم. در مقدمه از اينكه در روزگار وي شعر و شاعري خوار شمرده مي‌شده سخن گفته است:
اول دؤوره‌ده‌يم كي نظم اولوب خوار،
اول رتبه‌ده قدر نظم‌دير دون،
. . . مين رشته‌يه طورفه لعل چكسم،
قيلماز آنا هيچ كيم نظاره،
. . . دؤوران ايستر كي خوار اولا نظم،
هر سؤز كي گلير ظهورا مندن،
. . . من منتظرم وئرم رواجين،
تعمير خرابا طالييم من،
اشعار اولوب كسادْ بازار.
كيم كُفر اوخونور كلام موزون.
مين روضه‌يه نازنين گول اكسم.
دئرلر گوله خار، لعله خاره.
بي‌عزت و اعتبار اولا نظم.
مين طعنه بولور هر انجمندن.
بيمار ايسه ائيله‌يم علاجين.
اِن شاءَ الله كه غاليبم من . . .
پيش از فضولي چندين تن از شاعران تركي زبان از جمله: شاهدي، نوايي، بهشتي، حمدي، قديمي، جليلي و . . . ماجراي ليلي و مجنون را به نظم كشيده‌اند و در زبان‌ فارسي نيز خبر از چند مثنوي، مانند مثنوي گرانجاي نظامي گنجوي و نيز مثنوي عبدالرحمن جامي داريم. ولي هيچ يك از آن‌ها جز اثر نظامي، چون سروده‌ي فضولي اين‌ همه شهرت قبول و آوازه نيافت. به گونه‌اي كه اثر فضولي را در قريب به اتفاق كشورهاي جهان،‌ آشنايان به ادبيات مشرق زمين مي‌شناسند و ترجمه‌ها و روايت‌هاي غربي نيز اغلب بر ساختار منقول فضولي متكي است.
3- 3- 1. بنگ و باده: مثنوي عارفانه‌اي در 450 بيت كه پيش از جنگ چالدران سروده شده و به شاه اسماعيل ختايي تقديم شده است. در اين اثر،‌ منظور از بنگ، سلطان بايزيد دوم و منظور از باده، شاه اسماعيل است. اين مثنوي چند بار در داخلِ كليات فضولي در تبريز و تهران چاپ شده است.
در اين داستان، باده بر بنگ برتري داده مي‌شود. در آغاز آن تحميديه، نعت و ذكر فضائل و مناقب حضرت علي(ع) و مدح شاه اسماعيل ختايي آمده است. سپس در وصف باده سخن مي‌رود. باده پس از وصف خود، براي بنگ، ايلچي مي‌فرستد ولي ايلچي به باده خيانت مي‌ورزد. باده قشون بر مي‌دارد و به سوي بنگ روان مي‌شود و در فرجام ماجرا بر بنگ غلبه حاصل مي‌كند.
مثنوي در وزن «فاعلاتن مفاعلن فعلن» سروده شده است. پچوي در تاريخ خود از شاعر معروف عثماني موسوم به غازي گراي نام مي‌برد كه بر اين مثنوي نظيره‌اي زيبا سروده و آن را گل و بلبل ناميده است.
اين مثنوي در 450 بيت سروده شده است و شيوه عنوان گذاري منظوم قرن نهم ادبيات تركي آذربايجان در آن رعايت شده است. عنوان‌هاي برخي از فصل‌هاي آن چنين است:
هست اين نعت احمد مختار،
و يا: شمه‌اي وصف حيدر كرار،
و يا: باشد اين مدح شاه اسماعيل،
آغاز مثنوي چنين است:
اي وئرن بزم كائناته نسق،
عشق ميخانه‌سين قيلان معمور،
كي ائديب اول غرور جاميني نوش،
جمله‌دن مخفي اولا اسراري،
بوراخان جام عشقه نشئه‌ي حق.
سونان اوندان جهانا جام غرور.
اهل نطق اولا واله و مدهوش.
اولمايا هيچ كيم خبرداري . . .

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا