حیدربابایه سلام
حیدربابایه سلام
«حيدربابايا سلام» هرچند که خاطرات کودکی شهریار است؛ اما آداب و مراسم، ادبیات شفاهی ملتی را نشان میدهد و در واقع فرهنگ و هیجانات قلبی ملت ماست.
شهريار، این اثر را چنان زیبا سروده است که عوام از درک آن لذت می برند و ادیبان و عالمان نیز از خواندن آن لذت برده، کوچکترین ضعفی در آن نمی یابند و بر دل هر دو قشر به زیبایی می نشیند. امروز در ایران از دور افتاده ترین روستاها تا مرکز بزرگترین شهرهای ایران، کتاب حیدربابایا سلام زینتبخش سفره های شبچره ی مردم ماست و با حلاوت فرهنگ ما پیوندی عجیب خورده است. حیدربابا، روستای کودکی شهریار را با زیبایی بی مانندی به تصویر کشیده است. در این تابلو، از صبح تا شام روستا- از درآمدن آفتاب تا خوابیدن خورشید خانوم- از شکوفه زدن نخستین گلهای بهاری – قار چیچگی، مناظر زیبای طبیعی: آبشارها، باغهای میوه، بستانها، گلههای گاو وگوسفند در شامگاهان، ترانه های مانده بر لبان روستائیان، رفت و آمدهای سادهی دهاتیان، همچنین بیانات شیرین و روزانهی مردم عادی، عروسیها و عزاها، با تمامی زیباییهای خود در این اثر منعکس شده است. او با یادآوری گذشته ها هرچند که به ذهن خود اکتفا کرده، اما ذهن شاعرانه و احساس غریب و تند وی هیچ چیزی را فراموش نکرده است، حتی طعم هندوانه و خیار روستا را زیر دندانش حس میکند. او، قدم به باغهای روستا مینهد و میداند که آلوهای باغ میرزا محمد ترش و شیرین است. حتی فرار خرگوشی از زیر بته ها، پریدن کبکی از زیر بوته ی گل نتوانسته است از یاد شاعر فراموش شود.
حيدربابا شعر مردمشناسی است. در این کتاب کوچک، با چهره ی بیش از 50 نفر از آدمهای روستا آشنا می شویم. شاعر با آنکه فردی را ممکن است تنها با یک مصرع معرفی کرده باشد، اما چنان زیبا و کامل این کار را انجام داده است که خواننده فکر می کند اورا سالهاست که میشناسد و از نزدیک اورا دیده است. حتی طرز بیان، رفتار، اگر بگوئیم حتی صدایش نیز برایمان آشناست چیزی بگزاف نگفته ایم. او، در باره ی پدر خود چنین می گوید:
منيم آتام سفره لي بير كيشي ايدي،
ائل اليندن دوتماق اونون ايشي ايدي،
گؤزه للرين آخيره قالميشي ايدي،
اوندان سورا دؤنرگه لر دؤنوبلر،
محبتين چيراغلاري سؤنوبلر.
دائی شاعر آمیر غفار چنین معرفی شده است:
آميرغفار سيدلرين تاجيدي،
شاهلار شيكار ائتمه سي قيقاجيدي،
مرده شيرين، نامرده چوخ آجيدي،
مظلوملارين حقّي اوسته اسردي،
ظالملري قيليچ كيمي كسردي.