حادثه پلاسکو و کمک به آتش نشانان محبوس در موتور خانه این ساختمان، نیازمند نیروهای متخصص و آتش نشان است و از این رو حضور شهروندان دیگر نه تنها کمکی به روند عملیات کمک رسانی نمی کند بلکه به گفته مسئولان ذیربط در خیلی از موارد مانع بزرگی بر سر راه کمک رسانی سریع و فوری به آسیب دیدگان است.
در این حادثه با توجه به تردد مداوم خودروهای امدادی در مسیر منتهی به پلاسکو و انتقال بقایای ساختمان فروریخته به مکان دیگر شهر، خیابان های اطراف باید کاملا از تردد سایر خودروها خالی شود و مقررات منع عبور و مرور اعمال شود که در حادثه اخیر نیز این گونه عمل شد.
با اینحال حضور تعدادی از شهروندان در روز حادثه در پلاسکو که برخی از آنان به گرفتن عکس سلفی مشغول بودند به مشکلات امدادگران در پلاسکو افزود و موانعی بر سر راه آنان ایجاد کرد.
بیش از 60ساعت از حریق ساختمان معروف و 15 طبقه پلاسکو می گذرد که در نهایت بهت و حیرت حاضرین به یکباره فرو ریخت و در حالی که انتظار کمک سریع حاضران در حادثه به زیرآوار ماندگان می رفت، انبوه سفلی این صحنه ناگوار همه شبکه های مجازی را درنوردید و این واقعا دردناک بود.
اما درد ناک تر از آن افزایش لحظه به لحظه سلفی بگیران بود که جز سکوت نمی توان سخنی گفت!

**داغی شایعات فضای مجازی
در کنار بازار داغ سلفی بگیران، داغی شایعات فضای مجازی بدور از هرگونه تشخیص سره از ناسره به حدی سوزان است که جز نگرانی و نا امیدی چیزی عاید خانواده های حادثه دیده و هموطنان نمی شود. اشخاصی که تحلیل های شخصی و بدور از کارشناسی خود را تنها بازنشر می دهند و حاشیه سازی می کنند و خواسته و یا ناخواسته خوراک رسانه های غربی را تامین می کنند . به راستی چه آشفته بازاری است که حقیقت ها در هیایوی این فضای مجازی رنگ می بازند، در حالی که باید دوربین ها را بر زمین گذاشت تا جان یک نفر را نجات داد، جانی که ارزشمند است و هزاران دیده به راه.
کافی است کمی برای لحظه ایی فکر کنیم و بیاندیشیم که کارکرد استفاده در فضای مجازی چیست؟ شفاف سازی و صداقت یا تشویش اذهان عمومی و نگرانی و یک عمر پشیمانی.