دیوان سلطان احمد جلایری، شاهکار هنری نمایندگان مکتب تبریز در بغداد

آل جلایر به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین و معروف‌ترین سلسله‌هایی که در دوره فترت بین سلطنت ایلخانان مغول و تیموریان در ایران حکومت کرده‌اند، به‌شمار می‌آیند.

نام جلایری از این سبب به ایشان داده‌شده است که از ایل جلایر یکی از ایلات بزرگ مغول بوده‌اند. هشت تن از این سلسله به حکومت رسیده‌اند که از میان آن‌ها چهار تن معروف‌تر از دیگر حاکمان جلایری هستند:

۱- امیرشیخ حسن بزرگ (۷۴۰ تا ۷۵۷ هجری قمری )

۲- سلطان شیخ اویس بن شیخ حسن ( ۷۵۷ تا۷۷۶ هجری قمری)

۳- سلطان حسین بن شیخ اویس( ۷۷۶ تا۷۸۴ هجری قمری)

۴- سلطان احمد بن شیخ اویس( ۷۸۴ تا۸۱۳ هجری قمری)

چهار امیر دیگر این سلسله در فاصله سال‌های ۸۱۳ تا ۸۳۶ حکومت کرده‌اند و از قدرت و قلمرو محدودتری نسبت به امرای قبلی برخوردار بوده‌اند .شیخ حسن بزرگ، اولین امیر جلایی مردی شجاع، رشید و جاه‌طلب بود و عشق وافری به هنر و ادب داشت. شعرا و نویسندگان همواره در دربار او مجتمع بودند. سلمان ساوجی که پیوسته در دربار او می زیست، در تمام قصایدی که در مدح شیخ حسن بزرگ گفته است، از عدل او حکایتها دارد.

پس از شیخ حسن بزرگ، “سلطان اویس” به سلطنت رسید، اویس بزرگ‌ترین و مشهورترین سلاطین این سلسله است. زیرا در زمان اوست که مملک جلایریان به منتهای عظمت و حکومت آن به اوج قدرت خود رسید. گذشته از آن خود او نیز دارای شهرت خاصی است. در برخی منابع از اویس به‌عنوان شاعر، نقاش و موسیقی‌دان یاد شده است. اویس در رمضان ۷۵۹ تبریز را به تصرف درآورد و در “ربع رشیدی” مستقر شد و از این زمان به بعد تبریز همواره تختگاه او بود. پیداست که در سال ۷۵۹ هجری هنوز ربع رشیدی آن مایه آبادانی داشته که شیخ اویس آنجا را مقر و استراحتگاه خود قرار داده و طبیعی می‌نماید که ورود او به ربع رشیدی و آشنایی نزدیک با بخش‌های مختلف آن، انگیزه‌ای مهم از برای احیای کتابخانه ربع رشیدی در نزد او بوده است.

در سال ۷۷۶ هجری و پس از مرگ سلطان اویس فرزند ۸ ساله او بنام حسین به سلطنت رسید، سلطان حسین مانند پدر در ابتدای سلطنت با شورش‌ها و انقلابات فراوان در گوشه و کنار مملکت مواجه شد. او در ۱۱صفر ۷۸۴ به دست برادرش احمد به قتل رسید. سلطان احمد پس از قتل برادر خویش به سلطنت رسید، از او به‌عنوان فردی هنرمند یاد شده است که خود اهل شعر و ادب و حامی هنرمندان و شعرا بود و ادبا، صنعتگران و هنرمندان را تشویق و ترغیب می‌کرد و به آبادی شهرها اهمیت می‌داد. سلطان احمد حتی هنگامی‌که از طرف تیمور، محل تهدید قرارگرفت، در نواحی مختلف به سر می برد و در تختگاه‌های خود در بین تبریز و بغداد در حرکت بود با وجود این تهدیدات، از پشتیبانی هنرها دست ‌نکشید و تأثیری قاطع در تحول نگارگری ایران داشت. مکتب نگارگری بغداد در دوره آل جلایر، تمامی تجاربی را که پیش‌تر مکتب تبریز ایلخانان و مکتب بغداد سده ششم هجری به دست آورده بودند، به ارث برد و با بهره‌گیری از تجارب نگارگری به نوآوری‌ها و دستاوردهای درخوری دست یافت. در این مکتب نگارگری بود که خط نستعلیق از برای بهره‌گیری هرچه زیباتر خوشنویسی برای کتب ادبی غنایی یا تغزلی به‌وسیله “میرعلی تبریزی” اختراع شد. در این مکتب بود که تحولی چشمگیر در ترکیب‌بندی نگاره‌ها به وقوع پیوست و رنگ‌بندی درخشانی در آن‌ها بکار رفت و برای نخستین بار در دیوان سلطان احمد جلایر برای القای مفاهیم عرفانی از تشعیر و حاشیه‌نگاری استفاده شد.

دیوان سلطان احمدجلایری به خط میرعلی تبریزی، واضع خط نستعلیق کتابت یافته و طراحی‌ها و سیاه‌قلم‌های آن ظاهراً توسط استاد عبدالحی اجرا شده است. این دیوان دارای ۳۳۷ صفحه است که حاوی یکی از قدیمی‌ترین طراحی‌های حاشیه‌ای (تشعیر) کتاب است. هشت تشعیر بسیار زیبا از طبیعت و اشکال انسانی و حیوانی با محتوای عرفانی شاعرانه و بعضاً تغزلی را به نمایش می‌گذارد، این اثر نفیس هنری یکی از شاهکارهای هنری نمایندگان مکتب تبریز در بغداد محسوب می‌شود و هم‌اینک در “گالری هنری فریر” در واشنگتن نگهداری می‌شود.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا