ریزش امید به مسکن دولتی
نهضت ملی مسکن، به عنوان یکی از طرحهای پرچالش دولت، در دو سال گذشته، بخشی از خانوادههای ایرانی را درگیر خود ساخته است.
به گزارش ارک خبر، ابعاد اجتماعی طرح مسکن، به قدری وسیع است که اخیراً سریال «در انتهای شب» در شبکه خانگی، دست روی همین موضوع گذاشته است؛ آنجا که یک زوج جوان، با بازی پارسا پیروزفر و هدی زینالعابدین، به هوای خانهدار شدن، قید زندگی در شهر را میزنند و در یکی از همین «مسکنهایِ بیابانی» که دولت برای مردم تدارک دیده، زندگی میکنند. مرد جوان، از زندگی در آن شرایط برهوتی خسته است، در مقابل، زن جوان اصرار دارد که «به هر قیمتی» باید خانهدار شوند. همین اختلاف آنها را به ناسازگاری و جدایی سوق میدهد.
سریال «در انتهای شب» با موضوع ناکارآمدی طرح های دولتی مسکن
طرح نهضت ملی مسکن به عنوان یکی از طرحهای مهم دولت مرحوم آیتالله رییسی برای خانهدار شدن اقشار کمدرآمد، از سال ۱۴۰۱ آغاز شد. بر اساس این طرح، دولت ساخت یک میلیون مسکن در هر سال و در مجموع چهار میلیون واحد مسکونی را در سطح کشور در برنامه های خود گنجاند. با آغاز این طرح، مشتاقان مسکن، ثبتنام خود را آغاز کردند. اما به فاصله دو سه ماه از ثبتنام، «پیامکهای ۴۰ میلیونتومانی» وزارت مسکن یکی پس از دیگری به متقاضیان ارسال شد. پیامکهایی با لحن آغشته به تهدید که اگر نتوانستید این مبلغ را واریز کنید، کنار گذاشته میشوید! کسی هم نبود از دولت بپرسد قشر کمدرآمدی که در این طرح، هدفگذاری شده، از کجا باید این اقساط سنگین را تامین کند؟ کسی هم نبود از «آقای دولت» بپرسد، آیا به این اندیشیده است که این اقساط سنگین، ممکن است برخی افراد را به سمت جور کردن هزینه «به هر طریق ممکن، ولو کار خلاف» سوق دهد.
این مشکل به خصوص در تبریز که دوگانگی قطعات اختصاصیافته در شهریار و سهند، هنوز دامنگیر متقاضیان و حتی دولت است، مضاعف است.
اخیراً خبرگزاری ایرنا آذربایجانشرقی، گفتگویی با معاون ادارهکل راه و شهرسازی آذربایجانشرقی انجام داده است. گفتگویی پر از اعداد و ارقام عجیب و نامفهوم که بعید است مخاطب عادی حتی با چند بار خواندن، چیزی از آن متوجه شود. مثلاً تیتر مصاحبه این است: «طرح حمایت از جوانی جمعیت یک هزار و ۶۰۹ خانوار آذربایجانشرقی را صاحب زمین کرد.» حال آنکه در متن خبر آمده است: «برای یک هزار و ۶۰۹ خانوار، زمین تخصیص داده شده است.» واضح است که بین «اختصاصیافتن زمین» و «صاحبزمین بودن» تفاوتهای ماهوی در اصطلاحات مدیریتی وجود دارد. بین این دو، هزار وادی با هزار اقساط سنگین است که معلوم نیست، متقاضیان از عهده آن بر بیایند، یا نه!
در انشای برنامهریزی و اداری، چه بسا امتیازات و بودجهها که به افراد اختصاص مییابد، اما الزاماً تعلق نمییابد! به بیان دیگر، دولت زمین مسکن را وعده میدهد، اما همین وعده تحقق نیافته را نقد حساب میکند و در خبرگزاری خودش، تیتر میکند.
بابک نجفیان، معاون ادارهکل راه و شهرسازی آذربایجانشرقی، گفته «اجرای این طرح تاکنون ۱۵ هزار و ۵۸۱ متقاضی ثبت نام کردهاند که از این تعداد هفت هزار و ۴۹۲ متقاضی تایید نهایی شدهاند و برای یک هزار و ۶۰۹ خانوار، زمین تخصیص داده شده است.»
از همین آمار معلوم است که نیمی از ثبتنامکنندگان (یعنی حدود ۷٫۵ هزار نفر) نتوانستهاند از عهده اقساط کمرشکن بر بیایند. تازه، از آن ۷٫۵ هزار نفر باقیمانده نیز تنها برای حدود ۱ هزار متقاضی، زمین اختصاص داده شدهاست. این یعنی، حدود ۶ درصد متقاضیانی که با هزار امید و آرزو قصد داشتند در این طرح خانهدار شوند «تا کنون» توانستهاند ماراتن اقساط دولت را ادامه دهند. با روال همین سیر نزولی، بعید نیست، تعداد آنها که بتوانند در نهایت، صاحب خانه شوند، کمتر از ۵۰۰ نفر باشد!
این اعداد و ارقام را میتوانید به کل کشور تعمیم دهید و ببینید، آیا میتواند به وعده دولت در مورد مسکندار شدنِ ۱ میلیون نفر در سال امید بست، یا نه!