مدیریت آسیبهای اجتماعی با «ادبیات خدمات شهری»
شهرداری تبریز در خبری اعلام کرده که متکدیان سازمانیافته سطح شهر را «جمعآوری» کرده است؛ خبری که ظاهراً برای شهرداری روزمه است، اما همین که کار به مرحله «جمعآوری» رسیده، نشان میدهد تبریز دیگر شهر بیگدا نیست و مدیریت اجتماعی شهر، ناتوان در برابر فزونی آسیبهای اجتماعی نظیر تکدیگری است.
به گزارش ارک خبر به نقل از همنوا،معاون محیط زیست و خدمات شهری شهردار تبریز، ۲۸ آبان، گفته است: «طرح ضربتی جمعآوری متکدیان» از سطح این شهر از امروز به مدت یک هفته آغاز شد.
هادی بدری روز گذشته، در گفتگو با خبرنگاران اظهار کرد: در اجرای این طرح متکدیان در قالب معتادان متجاهر، کارتنخوابها، کودکانکار و افرادی که از شهرهای دیگر برای تکدیگری به تبریز آمدهاند، پس از شناسایی و جمع آوری به مراکز تخصصی از جمله ترک اعتیاد، موسسه های خیریه و سایر مراکز حمایتی تحویل داده میشوند.
وی با بیان اینکه این طرح به صورت ضربتی و ویژه با مشارکت مناطق دهگانه شهرداری و همراهی نیروی انتظامی، سازمان بهزیستی و سایر نهادهای مرتبط اجرا می شود، اظهار کرد: متکدیان با استفاده از شیوههای مختلف مانند بهرهگیری از کودکان، توانجویان و تحریک احساسات مردم، از عواطف شهروندان سوءاستفاده کرده و چهرهای نازیبا به این شهر می دهند.
معاون محیط زیست و خدمات شهری شهردار تبریز گفت: تبریز همواره به نظم، زیبایی و جایگاه ویژه خود به عنوان شهر بدون گدا شهرت دارد و حضور متکدیان در سطح شهر موجب بروز برخی مشکلات و نارضایتی شهروندان می شود.
بدری، با اشاره به سودآوری بالای تکدیگری، ادامه داد: اغلب متکدیان پس از تحویل به مراکز حمایتی، دوباره پس از خروج از این مراکز به این فعالیت غیرقانونی باز میگردند بنابراین نظارت مستمر و پیگیری مداوم در این زمینه در دستور کار است.
وی از شهروندان خواست از کمک به متکدیان در خیابانها خودداری کنند چراکه این افراد نیازمند واقعی نیستند و تجربه نشان می دهد اغلب از پذیرش حمایتهای قانونی موسسه های خیریه امتناع میکنند.
وی با تاکید بر گسترش فرهنگ عمومی برای عدم کمک به متکدیان، از شهروندان خواست در صورت مشاهده این افراد، با سامانه ۱۳۷ شهرداری تبریز بگیرند تا نسبت به جمع آوری آن ها اقدام شود.
ادبیات خدمات شهری برای آسیب های اجتماعی
صحبتهای هادی بدری، با «ادبیات خدمات شهری» همخوانی دارد. شهرداری از فقر و تکدیگری همانگونه سخن میگوید که از دستفروشی، سد معبر، ساختوساز غیرمجاز و …
شهرداریها در ایران، نهادهای گستردهای شدهاند و کارکردشان نیز متنوع است، اما تا رسیدن به مرحلهای که بتوان از آن یک نهاد تاثیرگذار و برنامهدار اجتماعی یاد کرد، فاصله بسیار دارد. شهرداری همچنان یک نهاد خدماتی است و صدالبته، نیز در این حوزه، تلاشهای قابلتقدیر دارد.
مشاهدات میدانی از مسائل اجتماعی شهر، با گزارش عملکرد نهادهای اجتماعی فاصله چشمگیر دارد. بهزیستی، همواره از مدیریت کودکان کار خبر میدهد. «تشکر از شهرداری» سرخط همه صحبتهای مدیرکل بهزیستی است. اما گشتی در شهر نشان میدهد کودکان کار حضور پررنگی در سطح شهر دارد. حتی میتوان از پدیده تازهای به نام «بانوان کار» یاد کرد. دستفروشی در تبریز آشکارا تغییر چهره دادهاست. دستفروشان پیر و کولی، جای خود را با بانوان جوان و زیبا دادهاند. جوراب و روسری و کتاب و لیف و جاکلید و قابموبایل و هر چیز باربط و بیربط دیگری که به ذهنتان بیاید. کافی است چند دقیقه، از آن طرف خیابان، این پدیده را تماشا کنید تا ببنید آنچه تا «زیر پوست شهر» نگرانش بودید، درست در مرکز شهر، عادی و طبیعی جلوه می کند.
به رغم تغییر ماهوی دستفروشی، اما شیوه مدیریت، همچنان مبتنی بر ادبیاتی است که معاون شهردار تبریز مطرح کرده است: «طرح ضربتی جمعآوری»؛ کسی هم نیست بپرسد این چه طرحی است که بیش از نصفروز نمیپاید!؟ راهکار آسیب های اجتماعی، نیازمند پژوهش، کار میدانی، مدیریت نهادهای خیریه، مهارتآموزی و اشتغالزایی است. قبول داریم که جمعی از متکدیان، تمارض به فقر میکنند، اما اولاً تعداد پرشمار تکدیگری، باعث میشود این فرضیه را به چشم تردید ببینیم، در ثانی، نمیتوان نسخه واحد برای تمام فقیران خیابانی شهر پیچید و تمام آنها را با طرح ضربتی جمعآوری کرد. اینگونه عملاً داریم بخش زیادی از صورت مسئله را پاک میکنیم. با ادبیات زمخت خدمات شهری نمی توان کاری از پیش برد؛ چنان که با لودر نمی توان کار اجتماعی تاثیرگذار انجام داد.