آیا آب‌های آتشفشانی دریاچه ارومیه را نجات می‌دهد

بیش از ۹۵ درصد دریاچه ارومیه خشک شده این در حالی است که دولت سیزدهم برای احیای آن تلاش می‌کند. در این میان، برخی معتقدند که با استفاده از آب‌های آتشفشانی می‌توان دریاچه را نجات داد اما عده‌ای اعتقاد دارند که چنین آبی وجود ندارد و فقط باید با آبیاری قطره‌ای سطح دریاچه را مرطوب نگه داشت.

به گزارش ارک خبر، شرایطی که کشور با کم آبی مواجه است را وارد یک بستر شور کنیم به نظر منطقی پشت آن وجود ندارد.

وی درباره اینکه اگر نمک سطح بستر رودخانه برداشت می‌شد آیا کمکی به احیای دریاچه می‌کرد گفت: همان زمان که ستاد احیای دریاچه ارومیه کار خود را آغاز کرده بود موضوع برداشت نمک از سطح بستر را پیشنهاد دادم اما آن زمان فرصت کم بود و کارها باید سریع شروع می شد از سوی دیگر در فروردین ۱۳۹۸ بارش‌های خوبی رخ داد و آب زیادی وارد دریاچه شد بنابراین دیگر برداشت نمک انجام نشد.

وی ادامه داد: البته ستاد احیا هم از جامعه علمی کشور کمک گرفت اما به نظر من جامعه علمی کشور دانش کافی درباره دریاچه‌های شور را نداشت. درباره دریاچه شوری مانند ارومیه که گفته شود هر چه آب شیرین دارم وارد دریاچه می کنم یک سناریوی افسانه‌ای است، از سوی دیگر با شرایط فعلی آب در کشور، چنین راهی امکان ندارد.

لک تاکید کرد: در واقع تصمیم گیران ستاد احیای دریاچه ارومیه تجربه‌ای از دریاچه‌های شور نداشتند؛ برای همین تصمیم گرفتند به همان روالی که مثلا آب یک حوض خالی می‌شود، دریاچه را هم پر آب کنند؛ این در حالی است که دریاچه حوض آب نیست که به راحتی پر و خالی از آب شود. در این مسیر به نمک‌های دریاچه، کف و بستر آن توجه نکردند؛ حتی به این موضوع هم توجه نکردند که دیگر کف دریاچه گودی ندارد تا آب را در خود نگه دارد. در این شرایط هم آبی که وارد می‌شود بلافاصله تبخیر می‌شود، البته کسی هم مقصر نبود. این برای کشور یک تجربه بود که می‌توان از آن به درستی استفاده کرد. اگر الان هم دنبال این باشند که هر چه آب دارند، وارد دریاچه کنند عملا تمام آبخوان‌ها را از بین می‌برند و هیچ فایده‌ای هم ندارد.

وی تصریح کرد: برای احیای دریاچه باید دو سناریو یکی برای زمان‌های پر آبی و دیگری برای دوره‌های کم آبی تعریف می‌شد، زمان پرآبی که همان سال ۱۳۹۸ بود که بارش‌های خوبی رخ داد و اما برای دوره کم آبی باید برنامه‌هایی مانند اجرای آبخیزداری مورد تاکید قرار می‌گرفت تا آب‌های موجود به سمت آبخوان‌ها هدایت شود یعنی با این کار سطح آب در آبخوان ها بالا می رفت و آب شیرین حفظ می‌شد. از سوی دیگر باید یک سری برنامه‌های ستاد مانند کاهش ۴۰ درصدی مصرف آب در کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه هم اجرا می‌شد.

 

 

 

تصمیم گیران ستاد احیای دریاچه ارومیه تجربه ای از دریاچه های شور نداشتند؛ برای همین تصمیم گرفتند به همان روالی که مثلا آب یک حوض خالی می شود، دریاچه را هم پر آب کنند این در حالی است که دریاچه حوض آب نیست که به راحتی پر و خالی از آب شود

لک تاکید کرد: اکنون باید برنامه به گونه‌ای باشد که میزان آبی که به دریاچه داده می‌شود در حدی باشد که فقط ریزگرد نمکی به هوا بلند نشود یعنی دریاچه را به صورت آبیاری قطره‌ای نگه داریم. تجربه‌ای که در امریکا وجود دارد آنها با دریاچه‌های خشک شده شور این کار را انجام می‌دهند؛ در واقع فقط برای کنترل ریزگردهای نمکی یک سری سنسورهای هواشناسی نصب کردند و زمانی که باد شدت می‌گیرد خودبه خود آب را در بستر دریاچه می‌پاشند تا نمک به هوا بلند نشود.

وی اظهار داشت: اکنون مشکل آب در کشور به حدی است که حتی در برخی مناطق آب برای آشامیدن وجود ندارد و ارومیه هم از این شرایط جدا نیست؛ بنابراین در جایی که آب به اندازه کافی وجود ندارد، نباید همان میزان داشته را به یک تپه نمکی داد چون فقط هدررفت آب است. این آب باید در آبخوان‌ها ذخیره شود و برای نسل بعدی محفوظ بماند ضمن اینکه ۴۰ درصد کاهش مصرف آب در کشاورزی هم باید سریع اجرا شود.

لک با اشاره به اینکه اکنون بیش از ۹۵ درصد دریاچه خشک شده است گفت: از نظر من همه این برنامه‌ها مانند تصفیه فاضلاب شهرهای ارومیه و تبریز و انتقال این آب به دریاچه همچنین تونل زاب به نوعی هدررفت آب است. این برنامه‌ها باید اجرا شود اما نه برای دریاچه ارومیه بلکه برای رفع بحران آب در کشور زیرا شرایط منابع آبی در کشور قابل قبول نیست و در این شرایط هر چه آب وارد دریاچه شود تبخیر می‌شود در واقع مانند این است که روی یک میز مسطح آب بریزید؛ در این شرایط، هیچ آبی بر روی آن میز باقی نمی‌ماند، باید آب را زیر زمین حفظ کنیم تا تبخیر نشود.

وی ادامه داد: از نظر من دریاچه پلایا شده است و هیچ کسی پلایا را به دریاچه تبدیل نمی‌کند، اشتباه این است که نمی‌دانند آن محیط رسوبی دیگر دریاچه نیست، حوض سلطان تهران هم این شرایط را دارد؛ بنابراین منطقی نیست که آب وارد آن کنیم. انگار آب را در ظرف نمک می ریزیم.

گفته می شود که حجم نمک سطح دریاچه ارومیه بیش از سه میلیارد متر مکعب است که لک درباره تعیین تکلیف این حجم نمک گفت: نمک سطح دریاچه خیلی زیاد است و کندن آن هم کار بسیار بزرگی است؛ بنابراین اگر برنامه‌ای اقتصادی برای نمک دریاچه دارند، کندن آن مقرون به صرف است اما اگر برنامه‌ای برای خروج آن از منطقه نداشته باشند، با انبار کردن آن در هر قسمتی از کشور مشکل دیگری مانند کانون ریزگردهای نمکی شکل می‌گیرد، از سوی دیگر زمانی که نمک یک دریاچه می‌بندد، مانند سنگ سفت می‌شود اما اگر به آن چکش زده شود دیگر آن بافت سخت از بین می‌رود و اگر در این شرایط تعیین تکلیف نشود با وزش هر بادی به هوا بلند می‌شود و مشکل دو چندان می‌شود.

وی افزود: البته اکنون دیگر برای این کار هم دیر است چون حتی اگر نمک را هم برداشت کنند و برنامه‌ای اقتصادی و مقرون به صرفه برای آن داشته باشند هم امیدی به احیا نیست چون کف دریاچه از رسوب پر شده و آبی به کف نفوذ نمی‌کند.

رییس پژوهشکده علوم زمین درباره وجود لیتیوم در کف دریاچه گفت: لیتیوم دریاچه ارومیه بالا نیست؛ لیتیوم آب دریاها بالاتر است. ما این همه دریا داریم و می‌توانیم لیتیوم آنها را برداشت کنیم. حتی اگر هم در دریاچه لیتیوم وجود داشته باشد می‌توان در آب استخراج کرد. معمولا لیتیوم را در آب استخراج می‌کنند چون املاح شورابه‌ای را از نمک نمی‌گیرند از آب شور می‌گیرند بنابراین کسی جایی را خشک نمی‌کند تا مثلا لیتیوم برداشت کند.

انتهای پیام/

 

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا