بازخوانی مصاحبه نکو و گوچی؛ قاتلان کرهجنوبی!
دو تصوير از دو بازيكن. يكي در آزادي، ديگري در اولسان. وقتي حرف از بازي با كرهجنوبي شود، مگر ميتوانيم اين دو تصوير را به ياد نياوريم؟ شادي نكونام بعد از گل 10 نفره ايران مقابل كره، در حالي كه از خود بيخود شده بود… و آن صحنهاي كه رضا در اولسان توپ را از مدافع كره قاپيد و آن را به گوشه دروازه فرستاد تا ايران به جامجهاني برود….
*سلام به قاتلان كره!
نكونام: (خنده) ما را قاتل هم كرديد!
*گل كدامتان خوشگل بود؟
نكونام: خوشگل كه نبود!
*آقاجواد، رضا نگاه خاصي به شما انداخت!
(برميگردد به رضا نگاه ميكند و هر دو ميخندند) به نظر من گلها خوشگل نبود. گل رضا فوقالعاده حساس و بجا بود. گل من هم حساسيت خاص خودش را داشت. 10 نفره بوديم و فكر نميكرديم كره را ببريم. همه نااميد بودند ولي گل رضا استثنايي بود.
قوچان نژاد: اگر يكي از آن گلها زده نميشد، گل ديگر معني نداشت. به نظر من هم دو گل فوقالعاده حساس بود. اگر آقاجواد گل نميزد، گل من ديگر ارزشي نداشت و برعكس. اين دو گل بودند كه به هم اعتبار دادند.
*موقعي كه نكونام آن گل را زد، دقيقاً يادت هست چه حسي داشتي؟
قوچان نژاد: بگو چه حسي نداشتم. فكر كنم دقيقه 78 بود. خدا خدا ميكردم كه تا آخر بازي يك بر صفر بماند. خدا را شكر برديم. خيلي خوشحال بودم. نميتوانم احساسم را بگويم چون روز خيلي خوبي بود.
*تا به حال كم افتاده كسي گريه نكونام را دربياورد ولي تو با گلي كه در كره زدي، بدجور گريهاش را درآوردي.
(خنده هر دو)
نكونام: گل رضا فوقالعاده بود. سه بازي آخر فوقالعاده سخت بود. تلاش ميكرديم كه كار از آب دربيايد. بعد از گلي كه رضا زد، مجاز بوديم هر حركتي كنيم. شيرجه بزنيم، سُر بخوريم و هر كاري انجام دهيم. حتي ميتوانستيم با سر در استخر بدون آب شيرجه بزنيم. ميخواهم بگويم چقدر اين گل و آن برد ما را از خود بيخود كرد.
قوچاننژاد: واقعاً حساس بود. عجب شبي بود…
*رضا فكر ميكردي بتواني آن توپ را بگيري؟ شايد هر مهاجم ديگري جاي تو بود، دنبال توپ نميرفت.
قوچان نژاد: من ميدانستم توپ را ميگيرم. بازي سخت بود. موقعيت كم گير ميآمد. فشار روي تيم ما زياد بود. من در آن موقعيت حس كردم كه مدافع من را نميبيند. همينطور هم بود. او من را نديد. گفتم صددرصد روي توپ بروم و آن را بدزدم. بقيهاش را هم كه ديديد.
نكونام: برنامه تاكتيكي و تمريني ما اين بود كه روي يك اشتباه از موقعيت استفاده كنيم. به نظر من رضا مهمترين كاري كه انجام داد، لحظه جدا شدن از بازيكن بود. ضربه اول او اينقدر خوب بود كه توانست دومين ضربهاش را عالي بزند و گل بهثمر برسد. اگر ضربه اول را بد ميزد، بعيد ميدانم آن توپ گل ميشد.
*از فضاي استاديوم بعد از گلهايتان بگوييد. يك انفجار رخ داد!
نكونام: من فكر كنم همه روي هوا بودند. هم موقعي كه من گل زدم و هم رضا. يكسري گلها هست كه مردم با آن پايين و بالا ميروند. مثل گلي كه ايران به استراليا زد. تمام ايران رفت روي هوا. گلي كه من زدم، در اوج نااميدي بود. شايد به خاطر همين ورزشگاه آنطور منفجر شد.
*رضا وقتي نكونام گل زد آزادي منفجر شد ولي وقتي تو گل زدي، ورزشگاه ساكت شد!
(خنده هر دو).
قوچان نژاد: خبرنگاران و چند هوادار بودند كه خيلي خوشحالي كردند.
نكونام: ايران تركيد. ورزشگاه مهم نبود.
قوچان نژاد: آره، با گل من و آقاجواد، ايران منفجر شد. مهمتر از گل من و او، دنبال اين بوديم كه بازي را نگه داريم و ببريم. بقيهاش را هم كه ميدانيد.
*كی روش در كنفرانس مطبوعاتي گفته آن حركات قبل و بعد از بازي اشتباه بود.
نكونام: خودمانيتر بينمان كلكل شد ولي كلكل در فوتبال معني ندارد، شما بايد منطقي بازي كنيد. ما ميدانستيم از آن بازي چه ميخواهيم. كارهايي كه كرهايها كردند باعث شد با دو برابر توان بازي كنيم. مربي آنها كار اشتباهي كرد.
قوچان نژاد: اصلاً مربیشان كمك كرد كه ما بازي را ببريم. او به ما انرژي داد.
*آيا اين حساسترين گل زندگي هر دوي شما بود؟
نكونام: براي من نه. براي رضا چرا. او در جو ايران نبود. اگر بداند آن گل چه كاري با ايران كرد…
قوچان نژاد: حساسترين گل عمرم بود. اين يكي با همه گلهايم فرق داشت.
*اين گلها را چند بار ديده ايد؟
نكونام: من خيلي ديدم. برادرانم عاشق اين گل هستند. همين چند روز پيش مسعود برادر كوچكترم به اردو آمد و اين گل را با هم روي موبايلش نگاه كرديم. خيلي اين گل را دوست دارم. هر وقت ميبينم برايم جذابيت دارد.
قوچان نژاد: من هم همينطور. روزهايي هم كه نميخواستم ببينم، پدر و مادرم اينقدر نگاه ميكردند كه من هم ميديدم.
نكونام: رضا اين گلي كه تو زدي يكي از گلهاي تاريخي فوتبال ما بود.
*و بعد آن مشت…