سنخ مشکلات اقتصادی ما همان است که در زمان مدرس بود

رئیس مجلس شورای اسلامی با گرامیداشت یاد مدرس و روز مجلس تأکید کرد که سنخ مشکلات اقتصادی ما همان است که در زمان مدرس بود.

287915_497

علی لاریجانی در نطق پیش از دستور خود در جلسه علنی امروز مجلس نگاهی به فعالیت‌های مدرس و شرایط زمان او داشت و گفت: با امضای فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه در 14 مرداد 1285 مجلس موقتی تشکیل شد و نخستین دوره مجلس شورای ملی در 13 مهر 1285 با نطق افتتاحیه مظفرالدین شاه گشایش یافت.

او ادامه داد: تا امروز 33 دوره مجلس در کشور در بیش از یکصد سال تشکیل گردید که 24 دوره آن قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بود. البته در خلال این دوره‌ها ایام فطرت هم بود که مجلس تعطیل می ‌شد. مثلا” بعد از افتتاح مجلس اول که رجال مهمی مثل سید عبدالله بهبهانی، حاجی امین‌الضرب، حاجی معین بوشهری، حاج محمدتقی بنکدار که موثرین مشروطه بودند حضور داشتند بعد از مرگ مظفرالدین شاه و روی کار آمدن محمدعلی شاه مجلس با عمر کوتاهی به تعطیلی کشیده شد و در 2 تیرماه 1287 مجلس به توپ بسته شد و عده‌ای از وکلا به شهادت رسیدند و عده‌ای به زندان افتادند و 16 ماه بعد با فتح تهران دور دوم مجلس شورای ملی آغاز شد.

رئیس مجلس اضافه کرد: در مجلس دوم نیز بعد از اشغال روسیه و اولتیماتوم آنها و پذیرش صمصام‌السلطنه بعد از 25 ماه در سال 1290 تعطیل شد. از این نمونه‌های فطرت و تعطیلی در تاریخ مجلس وجود داشته که شاید دردآورترین آنها مربوط به انحلال مجلس به دست مصدق بود که با رفراندوم و با بهانه این‌که مجلس با دولت همراهی ندارد و اجازه وضع قوانین دولت نمی دهند شکل گرفت و نتیجه آن توفیق کودتای 28 مرداد بود که دو هفته بعد از انحلال مجلس انجام شد. چون دولت با دست خود مهمترین پشتوانه دولت ملی را نابود کرد.

لاریجانی خاطرنشان کرد: در مابقی سال‌ها ایران دارای مجلس بود. تا دوره پنجم و تا حدی ششم، رجال ملی-مذهبی در مجلس بودند. اما در دوره دیکتاتوری رضاشاه از مجلس چیزی جز شکل باقی نماند تا دوره سیزدهم که شرایط سیاسی کشور آزادی بیشتری پیدا کرد و این وضع تا دوره هفدهم ادامه یافت و بعد مجدداً با کودتای 28 مرداد مجلس از حیثیت مردمی افتاد و تا مجلس بیست و چهارم در دوره پهلوی صغیر عملاً مجالس دست نشانده بودند و با پیروزی انقلاب شرایط مجلس به کلی دگرگون شد.

وی با اشاره به شخصیت مدرس تأکید کرد: در تمام این ادوار شخصیت مدرس در بین رجال سیاسی و دینی پارلمانی بی‌همتا بود. او انسانی دردمند، فکور، شجاع، ملا و متواضع بود. وی شاگرد ممتاز آخوند خراسانی بود که نقش مهمی در نهضت مشروطه داشت. وقتی که در مجلس دوم به عنوان فقیه ناظر انتخاب گردید با نهایت سادگی به تهران آمد و با نهایت تواضع اولین سخنرانی خود را این‌گونه در مجلس آغاز کرد. “اول عذر می‌خواهم که صحبت داشتن بنده کمی زود است به واسطه این‌که عاقل تا بصیرت پیدا نکند سزاوارنیست صحبت کند.” این در حالی است که همگی به فضل و کمال او اذعان داشتند.

رئیس مجلس اضافه کرد: او (مدرس) خود را نوکر مردم معرفی می‌کرد. در سخنرانی خود در مجلس گفت “ما وکیلیم، ولی نیستیم. ولی آن کسی است که آن چه خودش مستقلاً صلاح می‌داند اجرا می‌کند. وکیل آن است که نظر موکلش را هم بداند. شاه و رئیس‌الوزرا، پارلمان و حجت‌الاسلام و تمام اینها نوکر خلق‌اند. یکی اسمش شاه است یعنی نوکر مردم، یکی اسمش رئیس‌الوزرا است یعنی خدمتگزار مردم. باید تمام اینها نوکری کنند.” تیمورتاش که وزیر دربار رضاخان شد معترضانه گفت همه را نمی‌شود نوکر گفت، فرق دارد. مدرس پاسخ داد من به زبان فارسی خودم حرف می‌زنم و زبان خودم را می‌دانم. من خدمتگزار مردم هستم. من می‌گویم پیغمبران خدا هم که از همه برترند نوکرمردم‌اند و نیز شما متوجه باشید که زعمای قوم خادم آن قوم هستند. اقوام و ملل جان و مال خود را نمی‌دهند که برای خود فرمانروا و ارباب درست کنند. اگر شما به کسی مسکن بدهید و پول زیاد بدهید که بیاید و به شما فرمان بدهد و ارباب شما باشد کمتر کسی است که عقل شما را تصدیق کند. ملت آنقدر عاقل و باتدبیر است که به امر خود بت و سلطان و فرمانروا استخدام نکند. اگر چنین اربابانی وجود دارند به زور خود را بر مردم تحمیل کرده‌اند.

لاریجانی، تفکر مدرس را بلند و عمیق دانست و گفت: باعث افتخار در تفکر سیاسی ملت ایران است که کمتر نظیر دارد مخصوصاً از آن جهت که او عامل به این مفاهیم بود. مسأله مهمی که از تأمل در مجموع آرای مدرس به دست می‌آید این است که امهات مسائلی که او برای ایران و بعضاً عالم اسلام مورد توجه قرار داد و معتقد بود که از اهم مشکلات موجود است و باید حل شود بعد از حدود یکصد سال، امروز هم علی‌الأغلب جزو مشکلات کشور باقی است و این از عجایب روزگار است و باید کالبدشکافی شود که آیا ایرانیان نمی‌خواستند مشکلات حل شود یا استبداد و عقب‌افتادگی عامل آن بود یا اراده خارجی مانع حل آنها می‌شد.

رئیس مجلس شورای اسلامی به برخی از سخنان مرحوم مدرس اشاره کرد و گفت: ایشان در مصاحبه‌ای در مجلس ششم که از ایشان سوال شده راجع به تشکیلات حزبی و لزوم آن برای جامعه عقیده شما چیست، پاسخ داده “در این 20 سال مشروطیت متأسفانه حزبی پیدا نکرده. هرچه بوده است اسم بلارسم بوده. لذا زود از بین رفته است و این یک بدبختی است که دامن‌گیر جامعه شده است. بر هر ذی‌حسی لازم است که بذل جهد کرده و حزبی از روی عقیده و اساس به نام حزب وطنی تشکیل و در تشریح مبانی آن کوشش نماید و من هم حاضرم که رسماً عضویت چنین حزبی را قبول و به وطن و مردم خدمت کنم.”

او ادامه داد: بعد از یکصد سال هنوز در ایران یک یا چند حزب قوی و به تعبیر مدرس با اسم و رسم دیده نمی‌شود. عدم حضور حزب در زمان دیکتاتوری توجیه دارد ولی در این 36 سال بعد از انقلاب چه توجیهی دارد؟ جالب‌تر این است که گاه عدم حضور احزاب را افتخار تلقی می‌کنیم ولی پاسخ نمی‌دهیم که چگونه باید دموکراسی در کشور باثبات گردد. اما مرحوم مدرس لازم می‌داند همگان تلاش کنند حزب بامرام و عقیده تشکیل دهند.

رئیس مجلس به ذکر مثال‌های دیگری از تفکر مدرس پرداخت و گفت: در مجلس پنجم با مرحوم مدرس مصاحبه‌ای صورت گرفته که درباره اولویت‌های اصلاحات کشور و نقایص کشور و مجلس پرسش شده است. سوال این است که مهمترین اصلاحات و امور مفیده که باید مقدم داشت به عقیده شما چیست؟ پاسخ مدرس این است “بهترین اصلاحات قدم برداشتن دولت است نسبت به اقتصاد عمومی، وجوهات معطله از تعطیل خارج نمودن، فروش خالص‌جات منقوله به هر کس و به هر قیمت و به هر مدت به اتباع داخله، فروش اشیاء منقوله معطله که هرچه بماند نقصان پیدا کرده و احتیاج اقتصادی، سیاسی، نظامی به او نیست و در آتیه نخواهد بود.، بستن سدها، استحکام و استخراج معادن مواد اولیه، نباتات را به قدر میسور در داخله تکمیل و مصرف رساندن، موجبات سهولت حمل و نقل فراهم نمودن، آن چه مهم است شروع به راه‌آهن و اهم آن استخراج معادن آهن و ذوب آن در داخل، اما بزرگترین نقص کمی رجال علاقه‌مند و شجاع و نبودن احزاب سیاسی است.

لاریجانی ادامه داد: همچنین با مرحوم مدرس در ابتدای مجلس ششم هم مصاحبه‌ای انجام گرفت که بخشی از آن به برنامه اصلاحات کشور پرداخته است. سوال این است «ممکن است بفرمایید مواد پروگرامی که در نظر دارید چیست؟» پاسخ مدرس نیز این است “خیلی ساده و عبارت از سه ماده است: 1- نظر به این‌که اول تشکیل دولت جدیده است و البته در هر وضع جدیدی اهل حرص و آز درصدد جلب نفع غیرمترقبه‌ای برمی‌آید به این جهت ماده اول پروگرام استقامت است نسبت به حوادث جدیده که ممکن است از خارج و یا داخل پیش بیاید. 2- چون مرام و سیاست به اقتضای روز و وقت است و فعلاً رفع احتیاجات ملت و مملکت ضروری می‌باشد ماده دوم پروگرام کمک به اقتصادیات مملکت است و چیزهایی که فعلاً در نظر گرفته شده است عبارت از این امور است.”

رئیس مجلس تأکید کرد: اموری که مدرس مطرح می‌کند نمونه همه مسائلی است که امروز ما با آن مواجه هستیم. “الف- کمک موثر به زراعت مملکت و تأسیس بانک فلاحتی، ب- فروش خالص‌جات به اتباع داخله به هر ترتیب و به هر قیمتی که باشد، ج- تأسیس بانک رهنی از اکثر محل و وجود تقاعد مستخدمین، د- منتظر خدمت کردن مستخدمین دولت که دارای ثروت یا مکنتی هستند و در عوض به کار گرفتن منتظرین خدمتی که نه منفعت و نه مکنت و نه ملک دارند، غیر از متخصصین فنی که در هر صورت در کار خود باقی خواهند بود، ه- دادن امتیازات استخراج معادن و غیره از هر گونه به اتباع داخله با شرایط سهله و کمک دولت، و- وارد و به کار انداختن کارخانه ذوب آهن و تأسیس راه‌آهن از دو طرف به نحوی که پول‌های تخصیص داده شده برای این‌ کار بیشترش در داخل ایران صرف شود، ز- خریداری حقوق ارباب حقوق از محل فروش خالص‌جات مملکتی و اختصاص محل آن که قریب یک میلیون می‌شود در بودجه برای مواردی که قرضی لازم باشد به این معنا که فعلاً برای کشیدن راه‌آهن 10 کرور وجه حاضر شده و برای سال آتی هم 10 کرور حاضر خواهد شد. این 20 کرور به مصرف خرید کارخانه ذوب آهن و کشیدن خط آهن خواهد رسید و اگر لازم باشد که وجه بیشتری به این مصرف برسد این یک میلیون اعتبار خواهد بود و ممکن است 40 کرور قرض کرده تا راه‌آهن زودتر به نتیجه منتهی شود. ح- القای مالیات‌هایی که بر صنایع یدی در کلیه نقاط مملکت موجود است،‌ 3- خاتمه دادن به وضعیاتی که در این سه سال اخیر پیدا شده به دست یک کابینه ثابتی با هیأت پارلمانی یعنی از کابینه برای مدت دو سال نگهداری نموده و بتواند اصلاحات منظور را مجری گردد.

لاریجانی گفت: در همه مواردی که مرحوم مدرس به عنوان مشکلات آن زمان یاد کرده‌اند امروز هم تقریباً در سطح وسیع‌تری باقی است. معادن در مسیر استخراج قرار ندارد، احتکار معادن توسط دولت شده است. وضع راه‌آهن را ملاحظه می‌کنید که چقدر عقب افتاده است. آن زمان مرحوم مدرس به درستی بر کمک موثر در زراعت تأکید کرد. هنوز هم کشاورزی سامان درستی ندارد. وضع ساختار دولت و استخدام‌ها بدتر از گذشته است. مرحوم مدرس در آن زمان می‌گفت باید عده‌ای را منتظر خدمت کرد. “فروش خالص‌جات به هر ترتیب و هر قیمت” خیلی مهم است. مرحوم مدرس در دو مصاحبه روی این تعبیر تأکید کرده است. “به هر ترتیب و هر قیمت و هر مدت به اتباع داخلی” برای این‌که بار دولت را ضعیف کند.

او ادامه داد: در جای دیگر می‌گوید “مطابق تجربیاتی که در مملکت به خصوص دیدیم حالا شاید در ممالک دیگر هم این‌طور باشد این است که دولت نه ملاکی می‌تواند بکند نه تجارت می‌تواند بکند، نه چارواداری می‌تواند بکند، نه اتومبیل‌رانی، و تاکنون هرچه کرده است دیدیم ضرر کرده است.” بعد از یکصد سال هنوز سنخ مشکلات اقتصادی همان است؛ تسلط بیش از حد دولت بر امور کشور و امور اقتصادی.

رئیس مجلس به ذکر نمونه دیگر از امتداد زمانی مشکلات کشور در طول یکصد سال پرداخت و گفت: مدرس معتقد است دولت اسلامی حق دارد که از مردم مالیات بگیرد. “اگر مملکت یا پارلمان ما مشروع باشند و مخالف شرع نباشد یعنی پارلمان، پارلمان اسلامی باشد این منافع مشروعی است که صرف مملکت می‌شود. ما یک خرجی داریم و یک برجی. به عقیده من مالیات باید بر برج تحمیل شود نه بر خرج. مالیات باید بر عواید باشد نه بر مخارج. بر برخی چیزها باید مالیات بسته شود و بر برخی از آنها مالیات مضر است. تا آنجا که ممکن است نباید از ارزاق عمومی مالیات گرفت و باید از غیرعمومی مالیات دریافت کرد. مخارج تهران را نباید تحمیل به اهالی آذربایجان کرد. چرا که اصل مالیات یعنی گرفتن وجهی از عموم جهت مصارف عموم. مصارف هر شهر یقیناً باید از خود آن شهر تأمین شود. نمی‌شود تحمیلی بر اهالی آذربایجان کرد اگر بخواهند خندق تهران را تعمیر کنند. مخارج خندق شهر تهران را از شهر تهران باید گرفت. مملکت چند نوع خرج دارد. یک خرج برای حفظ انتظام مملکت است. البته این خرج را باید مملکت بدهد. یک خرج متعلق به شهر است و خرجش را باید اهالی شهر بدهند.”

لاریجانی تأکید کرد: تحمیل مالیات‌های سنگین و غیرقانونی به مراکز تولید و کارگاه‌ها و اماکن کسب و کار مردم غلط است. “عقیده‌ام این است که ما بایستی تحریص و ترغیب کنیم تا هر کس پول دارد به ربح ده- دو و ده -چهار ندهد و ببرد کارخانه بسازد تا هم خودش منفعت ببرد هم اهل ایران از منفعت آن منفعت ببرد. اگر کسی پول دارد ببرد کارخانه بسازد و از او هم مالیات گرفته نشود و مساعدتی هم گرفته نشود. مثلاَ اگر یک کارخانه که می‌خواهد بخرد 12 هزار تومان دارد 2 هزار تومان کسر دارد دولت باید 2 هزار تومان دیگرش را اگر شده قرض کند و بدهد تا هم آن شخص فایده ببرد و هم عمله‌جات کار کنند و مزد بگیرند تا هم به جاهای خارج و دوردست نروند.”

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا