اهداف پشتپرده شاه عربستان از عزل و نصبهای جدید
با گذشت تنها چند ماه از عزل و نصبهای پیشین شاه عربستان در 29 ژانویه گذشته و تعیین پسرش به ریاست مهمترین نهادهای تصمیم گیرنده این کشور، ملک سلمان امروز (چهارشنبه) در اقدامی جدید بار دیگر هرم قدرت آل سعود را برهم زد تا مهره پشتپرده خود را که از مدتها قبل اقدامات تبلیغاتی برایش آغاز شده بود، به تخت سلطنت نزدیکتر کند.
به خبرگزاری ارک به نقل از ایسنا، محمد بن سلمان، پسر 30 ساله شاه عربستان و جوانترین وزیر جنگ این کشور که اصلیترین بازیگر تجاوز نظامی به یمن نیز هست با تصدی پست جانشینی ولیعهد ظاهرا به سومین مهره در سلسله مراتب قدرت در عربستان تبدیل شده است.
شاید روزی که ملک سلمان بن عبدالعزیز سکان وزارت دفاع را به پسر جوان خود سپرد، کسی تصورش را نمیکرد که اولین نوه ملک عبدالعزیز، موسس خاندان سلطنتی عربستان ریاست جنگی ظالمانه را علیه یمن تحت عنوان «طوفان قاطع» برعهده بگیرد.
این اقدام ملک سلمان واکنشها و انتقاداتی را نیز در محافل سیاسی و نظامی به دنبال داشت چراکه محمد جوان که مدرک تحصیلیاش را در رشته حقوق از دانشگاههای عربستان گرفته و تمام تجربیاتش همگی در عرصههای اقتصادی از جمله ریاست شورای اقتصادی بوده، هیچ تجربه نظامی ندارد و هرگز آموزش نظامی حرفهای ندیده است.
گرچه بر روی کاغذ محمد بن سلمان شخص سوم قدرت در خاندان حاکم محسوب میشود اما در واقع با به قدرت رسیدن پدرش به شخص اول عربستان تبدیل شده است. وی خیلی زود و در کمتر از چند ماه به تاثیر گذارترین چهره در میان خاندان حاکم تبدیل شد و توانست بحران در روابط کشورش با دولت سوئد در پی انتقاد وزارت خارجه سوئد از قوانین ناقض حقوق بشر در عربستان را حل کرده و بار دیگر ریسمان پوسیده روابط میان دو کشور را به هم گره بزند.
درخصوص سودان نیز شاهزاده جوان، عمر البشیر، رئیسجمهوری سودان را پس از چند ساعت بحث و گفتوگو در ریاض برای پیوستن به ائتلاف عربی علیه یمن قانع کرد و اگرچه تعهدات و وعدههایش به سودان برای پیوستن به صف متجاوزان به یمن در پرده ابهام است، اما آنچه مشخص است این است که محمد بن سلمان تا پیش از انتصاب به سمت جانشینی ولیعهد هم از جمله بازیگران و تصمیمگیرندگان اصلی در خاندان سلطنتی عربستان بود.
اقدامات پسر پادشاه به همین جا محدود نشد و شاهزاده سعودی و پدرش هیچ فرصتی را برای جبران خسارتها و اشتباهات گذشته از دست ندادند و تنها با مذاکراتی چند ساعته با رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه در سفرش به ریاض، ترکیه را که از ابتدا مخالف استفاده از حریم هوایی کشورش برای حمله به حوثیها بود، قانع کردند تا در تجاوز نظامی اعراب به یمن پیشتاز باشد.
در این میان قطر که پس از مرگ ملک عبدالله بن عبدالعزیز دست آشتی به سوی ریاض دراز کرده بود نیز از دایره تلاشهای محمد بن سلمان کنار گذاشته نشد تا با تلاش وی، دوحه نیز بار دیگر سیاستهایی همسو با خواست ریاض در مسائل مختلف از جمله حمله به یمن اتخاذ کند.
اما آنچه اینجا ذهن را به خود مشغول میکند این است که پشت پرده این تلاشهای بیوقفه و عزل و نصبها چیست و چرا شاهزادهای در این سن با توشهای خالی از تجربیات نظامی تنها چند ماه پس از انتصابش به عنوان وزیر دفاع هدایت اولین جنگ بزرگ عربستان و همپیمانانش را برعهده میگیرد؟ عربستانی که تا قبل از جنگ یمن تنها به عنوان یک عضو در ائتلافها شرکت میکرد (مثل ائتلاف بینالمللی به رهبری آمریکا در جنگ آزادی کویت) حالا و برای اولین بار رهبری جنگ یمن را برعهده گرفته و خبرگزاریهای رسمی عربستان و تلویزیون رسمی این کشور تصاویر وزیر دفاع جوان را از اتاق فرماندهی عملیات نشان میدهد.
میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که این سلسله اقدامات و اعلام جنگ علیه یمن همانطور که محمد حسنین هیکل، پژوهشگر مشهور مصری نیز اخیرا پیشبینی کرده بود، درواقع چیزی جز زمینهچینی برای انتقال قدرت به نسل بعدی خاندان سعود و تبدیل محمد بن سلمان به عنوان اولین پادشاه نسل دومی و قهرمان اذهان عمومی عربستان نیست.
و به طور خلاصه میتوان گفت انگیزه عربستان از به راه انداختن ماشین جنگ در یمن و تبلیغات گستردهای که برایش میشود تلاشی بود برای مطرح کردن محمد بن سلمان به عنوان یک رهبر مقتدر و کاردان و چینش مهرههای جدید در شطرنج آل سعود که شاهی 80 ساله و مبتلا به آلزایمر هدایتگر آن است نیز چیزی جز هموار کردن راه برای پادشاهی محمد بن سلمان نیست.