تمدید کنکور نظام قدیم سویه ایجاد عدالت اجتماعی دارد
سازمان سنجش اصرار دارد سوالات کنکور ۱۴۰۰ را بر اساس کتابهای نظام جدید طراحی کند اما دانشآموزان نظام قدیم به این تصمیم اعتراض دارند و این میان آموزش و پرورش هم سکوت اختیار کرده است.
به گزارش ارک به نقل از مهر، تا به حال چند باری است که نظام آموزشی در کشور ما دچار تغییرات اساسی شده است. اولین بار که اصطلاح نظام جدید مطرح شد، عملاً نظام قدیم معنایی را به ذهن متبادر میکرد اما حالا با چند بار قدیم و جدید شدن این سیستم دیگر وقتی میگوئیم نظام قدیم و جدید باید بپرسیم کدام نظام قدیم و جدید! اما نزدیک ترین تعبیر از نظام جدید یعنی بازگشت به دوره سه ساله متوسطه دوم و تغییرات اساسی در دروس. چالش این تغییر سیستم آموزشی و تحول در کتابهای درسی گرچه شاید به نظر در یک سیستم پویای آموزشی منطقی باشد اما حاشیههایی که درست میکند قابل چشمپوشی نیست؛ از جمله در داستان کنکور!
تا امسال که کنکور برگزار شد دانش آموزان نظام قدیم و جدید دو کنکور متفاوت داشتند تا بر اساس آنچه در مفاد درسی آموختهاند کنکور بدهند. آنچه چالش برانگیز شد این بود که وزارت علوم اعلام کرد از سال بعد یعنی ۱۴۰۰ فقط یک کنکور آن هم بر اساس کتابهای نظام جدید برگزار میشود.
حالا دانش آموزان نظام قدیم آموزش متوسطه خواستار تمدید برگزاری کنکور نظام قدیم در سال ۱۴۰۰ شدهاند؛ هر چند به نظر نمیرسد مشکل با تمدید یک ساله به طور کامل حل شود اما هفته گذشته کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی جلسهای را با حضور وزیر علوم، تحقیقات و فناوری با موضوع تمدید کنکور نظام قدیم و برای بررسی ابعاد مختلف آن برگزار کرد؛ در حالی که سازمان سنجش از مخالفان جدی این تمدید است. شاید در یک نگاه فقط آمار داوطلبان سیستم نظام قدیم برای سال ۱۴۰۰ مهمترین فاکتور برای تمدید این کنکور باشد اما واقعیت این است که چالشها خیلی فراتر از این است. همانطور که هر سال خود کنکور چالشهای زیادی را به سطح جامعه میآورد تا دربارهاش بحث شود؛ چالشهایی که گاهی سوگیریهای غیرمنطقی دارد و گاه نبود عدالت آموزشی را هدف قرار میدهد.
خسرو ساکی رئیس مرکز سنجش و پایش کیفیت آموزشی درباره این درخواست دانش آموزان نظام قدیم با بیان اینکه در جریان تصمیم سازمان سنجش نیست این موضوع را کاملاً به عهده سازمان سنجش دانست و اظهار نظر بیشتری در این باره نکرد.
هامون سبطی کارشناس مسائل آموزش و پرورش و دبیر کارگروه آموزش دیدهبان عدالت و شفافیت در ابتدا درباره ارزیابی کنکوری که گذشت به خبرنگار مهر گفت: یک شائبهای که امسال پیش آمد در کنکور این بود که شاید جای کمتری برای دانش آموزان نظام قدیم در نظر گرفته شده است اما واقعیت این است که در نحوه نتایج میبینیم یک توزیع نرمالی صورت گرفته و چند دلیل برای قبولی بیشتر دانش آموزان نظام جدید در رتبههای برتر وجود دارد که یکی از آنها این است که عموماً نخبگان آموزشی بعید است که پشت کنکور بمانند پس در میان کسانی که امسال برای اولین بار کنکور میدادند که نظام جدید هستند، احتمال وجود نخبگان آموزشی بسیار بیشتر بود. اما وقتی از رتبه هزار به بازه ۱۰ هزار میرسیم میبینیم درصدها مساوی تر میشود.
وی در ادامه در پاسخ به این پرسش که بعد از اعلام رتبهها یک نکته دیگری که باز هم در جامعه مورد نقد قرار گرفت حضور رتبههای برتر از مدارس خاص بود، گفت: یک وقتی ما از رتبه یک تا ۱۰ حرف میزنیم که داریم درباره نوابغ تحصیلی حرف میزنیم. اینها خارج از محدوده توزیع نرمال قرار میگیرند و باید آنها را مجزا نگاه و تحلیل کنیم. اما ما دو بار در طول سال تحصیلی آزمون تیزهوشان میگیریم و عدهای از دانش آموزان را غربال میکنیم. اصلاً هدف این آزمونها پیدا کردن همین نوابغ تحصیلی است. چه ما خوشمان بیاید چه خوشمان نیاید اینها نوعی سرمایه ملی ما هستند. باعث پیشرفت علم و تکنولوژی در زمین و هوا همینها هستند. کسانی که در خارج از کشور افتخار آفریدند همینها هستند.
وی ادامه داد: دو بار از کودکان و نوجوان در مدارس خاص آزمون میگیریم و آنها را غربال میکنیم چرا نباید ۷۰ درصد رتبههای برتر ما از این مدارس باشد؟ یعنی این مساله شوخی با افکار عمومی است و اتفاقاً این مدارس باید فکر کنند که چه اتفاقی افتاده که ۳۰ درصد رتبهها را نتوانستند در طول سالها شناسایی و جذب کنند. اما موضوع این است که ما باید رتبههای یک تا هزار را ببینیم. آنوقت میبینیم سهم قابل توجهی از قبولیها از مدارس دولتی بوده است. اما ما از یک میلیون و دویست هزار داوطلب ۱۰ نفر را جدا میکنیم و تحلیلشان میکنیم که این غلط است.
این کارشناس مسائل آموزش و پرورش درباره بحث سهمیه مناطق و اعتراض برخی به آن نیز بیان کرد: ماجرای سهمیه بندی جغرافیایی اساساً ایراد دارد. سهمیه بندی مناطق باید مدرسهای باشد یعنی ما مدارس را به سه دسته تقسیم کنیم اما در این صورت هم امکان ایجاد رانت وجود دارد بهترین کار برداشتن سهمیه هاست. البته کسی که رتبه ۵ در منطقه ۳ را به دست میآورد مثلاً رتبه ۲۰ تا ۳۰ کشوری است و خیلی فاصلههای عجیب و غریبی ندارند. اینطور نیست که کسی در منطقه ۳ در سهمیه رتبه ۱۰۰ بشود ولی در کشوری مثلاً رتبه اش هزار باشد.
وی ادامه داد: یکی از چالشهای مهم اما این است که دارند دیپلم نظام قدیم را در کنکور بی هویت میکنند. در قانون اینطور نوشته شده است که باید سوالات کنکور هر سال بر اساس آخرین منابع آموزش و پرورش باشد. اخیراً منابع جدیدی تولید شده است و دو سال است که دو کنکور برگزار میکنیم اما نکته اینجاست زمانی این قانون نوشته شده بود که قیمت کتابهای درسی این میزان گران نبود و آموزش هم رایگان بود. الان آموزش و پرورش مسئولیتی برای دانش آموزان نظام قدیم خود قائل نیست. اگر یک نفر نظام قدیم بخواهد منابع جدید را بگیرد و خودش بخواند و پی دی اف کتابها را از سایت رشد بردارد و پرینت رنگی بگیرد چیزی حدود یک میلیون تومان باید هزینه کند. آموزش و پرورش هم تولید کتاب را در انحصار خودش درآورده و در کتاب فروشیها عرضه نمیشود که به راحتی اصل کتاب در دسترس باشد. آموزش و پرورش هیچ دلسوزی نسبت به فرزندی که تا همین پارسال دانش آموزش بود احساس نمیکند و اساساً با کسی که دیپلم میگیرد مثل یک بیگانه رفتار میکند.
سبطی اظهار کرد: همینها دو سال پیش عزیزان آموزش و پرورش بودند و به هر دلیل در کنکور قبول نشدند. الان این بچههای نظام قدیم نه تنها از کتابهای نظام جدید محروم هستند بلکه درس آن را هم سر کلاس نیاموختند و حتماً نیاز به کتاب کمک آموزشی پیدا میکنند که تهیه آنها هم در بهترین حالت میشود ۳ میلیون تومان. اگر بخواهند از معلمی هم استفاده کنند و یا همین آموزشهای مجازی که این روزها رایج است را ببینند باز هم باید هزینه کنند. یعنی یک دانشآموز نظام قدیم برای اینکه خودش را به یک دانشآموز متوسط نظام جدید برساند باید ۱۰ میلیون تومان حداقل هزینه کند. در این شرایط اقتصادی و کرونا حداقل انتظار این است که امسال هم کنکور یکی نشود. اما سنجش حرفش این است که سال بعد هم عدهای خواهان همین خواهند بود و ما تا کجا باید این وضع را ادامه دهیم.
وی بیان کرد: سنجش استدلال میکند که من نهادی هستم که نخبگان درسی را به دانشگاه معرفی میکنم و تجربه نشان میدهد کسی که در دو یا سه سال در کنکور موفق نباشد احتمال نخبه بودنش پایین آمده و خب دیگر لازم نیست من خودم را با او هماهنگ کنم. شخصاً هم همیشه از نخبه گرایی حمایت کردم اما سازمان سنجش باید این را بداند که در این میان یک سویه ماجرا نخبه یابی است و سویه دیگر مهمی که کنکور پیدا کرده بحث ایجاد حس عدالت در میان جوانان و خانوادههاست. یعنی در این شرایط نمیتواند فقط به نخبهها فکر کند و رسالت ملی را در نظر نگیرد. نکته دیگر این است که به عبارتی ۶۰۰ هزار داوطلب نظام قدیم و به قول سازمان سنجش ۸۰ هزار داوطلب نظام قدیم وجود دارد که در هر حال اعداد تأثیر برانگیزی است و نباید از آن غافل شد.