اعتیاد به کار

اعتیاد به کار، اعتیادی است که برای اشخاص گوناگون لذت‌بخش یا خسته‌کننده و مشکل‌ساز است. عده‌ای این حالت را نوعی بیماری می‌دانند.

th-3
مشکل این است که این افراد اعتقاد دارند که اگر کار نکنند، دنیا بر سرشان خراب خواهد شد. آنها لزوما عاشق کار خود نیستند یا کوششی برای رسیدن به مدارج بالا از خود نشان نمی‌دهند.
اگر شخصی تصور کند که خودش تنها کسی است که می‌تواند این کار به خصوص را انجام دهد، به احتمال زیاد یک معتاد به کار به شمار می‌آید. هرچند که بیشتر موارد اعتیاد به کار در رابطه با یک شغل دارای درآمد است اما این حالت می‌تواند در کسانی که به طرز افراط‌آمیزی به ورزش، موسیقی، هنر و مانند آن می‌پردازند هم صدق کند. این اصطلاح در بسیاری از موارد به اشتباه درباره افراد پرانرژی به کار برده می‌شود که علاوه بر داشتن رابطه خوب با همکاران، لذت بردن از فعالیت‌های فاقد سود مالی، استراحت کافی و حضور مناسب در خانواده و جامعه، زمان زیادی را هم برای کار در نظر می‌گیرند. این افراد، اشخاصی طبیعی هستند که تنها تفاوت‌شان با دیگران، برنامه‌ریزی صحیح در امور زندگی شخصی و شغلی است. اعتیاد به کار حالتی است که طی آن فرد مبتلا به شکلی رفتار می‌کند که برای خانواده و زندگی اجتماعی او در محیط کار و خارج از آن زیان‌آور است. این حالت به خستگی، نداشتن رابطه خوب با همکاران غیر معتاد یا کم بودن زمان و انرژی برای زندگی خانوادگی، دوستان، سرگرمی‌ها و فعالیت‌های دیگر منجر می‌شود.
فرهنگ ژاپن، اغلب به شکل یک فرهنگ معتاد به کار تصویر می‌شود. سالانه عده‌ای از ژاپنی‌ها به دلیل کار بیش از حد می‌میرند و حتی برای مرگ در اثر کار زیاد، لغتی دارند: کاروشی.
در مواردی که بتوان ثابت کرد علت مرگ کار بیش از حد بوده است، خانواده این شخص می‌تواند به دلیل مداخله نکردن کارفرما در رفتار خودتخریب‌گرانه کارمندش، از او تقاضای غرامت کند.
به عبارت دیگر، اعتیاد به کار را می‌توان در کنار موارد دیگر استفاده افراطی از چیزی، عنوان کرد. اما برای تشخیص پرکار بودن ناشی از برنامه‌ریزی صحیح و داشتن انرژی کافی و اعتیاد به کار، به موارد اختلاف این دو توجه کنید:

۱) افراد کوشا، کار را به عنوان چیزی واجب انجام می‌دهند و در زمان‌هایی آن را وظیفه‌‌ای ارضاکننده می‌دانند. معتادان به کار، کار خود را به عنوان جایی امن و فارغ از امور پیش‌بینی نشده زندگی در نظر می‌آورند که می‌توانند با کمک آن از احساسات و تعهدات ناخواسته دور شوند.

۲) افراد کوشا می‌دانند چگونه و در چه زمانی محدوده‌ای برای کار خود قایل شوند تا بتوانند به طور کامل در کنار خانواده و دوستان حاضر باشند و در برنامه‌های آنها شرکت کنند. معتادان به کار اجازه می‌دهند کارشان در فهرست امور زندگی، بیشترین درجه اهمیت را پیدا کند. آنها اغلب به خانواده، دوستان و فرزندان خود تعهداتی می‌دهند که بعد به دلیل ضرورت‌های کار این قول و قرار را می‌شکنند.

۳) معتادان به کار در مواجهه با ضرورت‌ها و موقعیت‌های سخت شغلی، ترشح اعتیادآور آدرنالین را تجربه می‌کنند اما افراد کوشا چنین حالتی ندارند.

۴) افراد کوشا می‌توانند اشتیاق خود به کار را از بین ببرند اما معتادان به کار نمی‌توانند کار نکنند. آنها حتی اگر در حال بازی گلف هم باشند یا به دیدن نمایش مدرسه فرزند خود رفته باشند، باز هم فکرشان مشغول کار است. ذهن این افراد مدام به سمت مسایل و مشکلات کاری پر می‌کشد.


● و اما اگر از کار خسته هستید…
اگر کارتان بسیار خسته‌کننده است، به جای غر زدن سعی کنید با کمی‌ تفکر کاری کنید تا میزان خستگی‌تان از کار کاهش یابد و اگر به آرامش رسیدن پس از یک روز سخت کاری برایتان قدری مشکل است به این موارد توجه کنید:

۱) کار برای اداره است. پس هیچ‌گاه کارهای اداره را پس از ساعت کاری به منزل نیاورید و اگر مجبور هستید که این کار را انجام دهید، آن را به دو روز در هفته محدود کنید.

۲) پس از اتمام کارهای هر روزتان در اداره سعی کنید برای فردا یک برنامه کاری تهیه کنید و همه کارهایی را که برای فردا باید انجام دهید را بررسی کنید. این کار موجب می‌شود که نگرانی‌ها و تشویش‌های شما کمتر شود.

۳) یک سبد یا قفسه جلوی در ورودی خانه نصب کنید تا وقتی که وارد خانه می‌شوید فورا کیف دستی و کاغذ‌های مربوطه به اداره را در آن قرار دهید و آنها را تا صبح فردا از آنجا برندارید.

۴) پیش از شام، سه تا پنج دقیقه چشم‌هایتان را روی هم بگذارید و سعی کنید به هیچ چیز فکر نکنید. سپس چند نفس عمیق بکشید. این مساله به شما کمک می‌کند که ذهن‌تان را از نکات منفی و آزاردهنده خالی کنید.

۵) اگر در محل کار اتفاقی افتاده است که باعث شده اعصاب شما به هم بریزد، سعی کنید درباره آن بنویسید، به این شکل که درباره آن حادثه چند دقیقه و به شکلی که خودکار را از روی کاغذ جدا نکنید، بنویسید. مهم نیست که درباره آن حاثه چه می‌نویسید. فقط باید بنویسید و سپس کاغذ را پاره کنید و آن را دور بیندازید.

۶) با نزدیکان خود درباره اتفاقات روزمره صحبت کنید و به حرف‌های آنها گوش دهید.

۷) سعی کنید محل زندگی خود را تمیز و مرتب کنید زیرا وارد شدن به یک خانه درهم و بی‌نظم موجب می‌شود خستگی شما نه تنها کاهش نیابد بلکه تشدید شود.

۸) موسیقی نقش مهمی ‌در آرامش روان شما دارد. سعی کنید هر شب پیش از خواب به موسیقی ملایم و آرام‌بخشی گوش دهید و هر روز پیش از خروج از منزل هنگام صرف صبحانه به موسیقی گوش دهید.

۹) سعی کنید کارهایتان روی هم انباشته نشود. به مرور کارهایتان را انجام دهید زیرا انبوه کارهای انجام نشده موجب به هم ریختن اعصاب شما می‌شود.

۱۰) از منزل تا محل کار سعی کنید یک فعالیت مفید انجام دهید تا مسیر شما را خسته نکند. برای مثال، اگر سوار اتوبوس می‌شوید، در این وسایل از کتاب یا روزنامه برای سرگرم‌کردن خود استفاده کنید. اگر هم در ماشین شخصی خود هستید از موسیقی یا رادیو استفاده کنید. چون موجب می‌شود خستگی راه روی شما اثر نگذارد. .

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا