لزوم گسترش عدالت *نوشته محمد اشراقی

عدالت مفهومی زیبا و پر طرفدار است.  می شود گفت اغلب مشکلات افراد و جوامع از نبود عدالت ناشی می شود.

عدالت مفهومی زیبا و پر طرفدار است.  می شود گفت اغلب مشکلات افراد و جوامع از نبود عدالت ناشی می شود. فقر که روز بروز وسع تر  و عمق تر می گردد، در سایه نبود عدالت رشد می کند.

اکثر احزاب در جستجوی عدالت تشکیل می گردند. اگر  در مورد  ریشه انقلابات تحقیق شود،  مشاهده می گردد که یکی از اهداف اصلی انقلاب های دنیا بدست آوردن عدالت بوده است.

نیاز به عدالت در زمینه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، می تواند  احساس شود. نیاز به انواع عدالت ها  وقتی حس می گردد که اجحاف،  تبعض و ظلمی اتفاق می افتد. باور این است که عدالت و ظلم مثل نور و تاریکی در کنار هم و یا بعبارت بهتر در داخل همدیگر قرار دارند.

چنانکه کمی نور به زیادی تاریکی می انجامد، کمی عدالت نیز  برحسب مورد به زیادی آثار انواع مظالم منجر می گردد. جوامع انسانی،  عرصه نمود علائم واقعی مادی و معنوی ظلم وعدل می باشد.

وجود فقر مادی و فرهنگی ، اختلافات طبقاتی، مفاسد اقتصادی درجوامع ، نشانگر این می تواند باشد که در جامعه مورد نظر سیستم توزیع ثروت، پرداخت دستمزد، روش معاملات، نحوه نظارت بر امور اداری و مالی نا عالانه می باشد و حتی قوانین جاری و روشهای عرفی حاکم بر جامعه نیز ناکارآمد هستند.

ظلم ها توسط افراد به یکدیگر و یا نظام های حاکم در جامعه تحت تاثیر نبود قوانین عادلانه و یا مقررات و قوانین نا کارآمد صورت می گیرد.  مظالم تا زمان ایجاد قوانین جدید،  اصلاح قوانین نا کار آمد ازبین نمی روند. در مورد تبعیضات و مظالم فرهنگی و اجتماعی نیز، نظر فوق صادق می باشد. یعنی برای رفع ظلم های فرهنگی و اجتماعی، نیز  لازم است قوانین جدید  بوجود آید و قوانین نا کارمد موجود اصلاح گردد، تا ظلم های فرهنگی واجتماعی از بین بروند.   می توان گفت که همیشه عدالت زمینه ساز رفاه،  و ظلم وسیله خلق نابرابری های نامطلوب و غیرقانونی در جوامع انسانی بوده وهست و خواهد بود. بی شک زیبائی  ونازیبائی جوامع دنیا ناشی از زیادی ظلم و کمی عدل می باشد.

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا