ضرورت هدف گذاری و برنامه ریزی های فرهنگی و اقتصادی*نوشته محمد اشراقی

 

 

*مدیرمسئول – محمّد اشراقی

 

جوامع نیز مثل افراد باید دارای اهداف مشخص باشند و برای رسیدن به هدف های معین شده برنامه داشته باشند.  برای تعیین هدف شناسائی استعدادها و امکانات بالقوه لازم است.  اگر هدفی بدون وجود استعداد و امکانات مشخص شود،  احتمالا تلاش و سرمایه گذاری ها به نتایج مطلوب نمی رسند و گاها باعث زیان هم می گردند.

بنابراین، خودشناسی، را به شناخت توانایی های فردی و جمعی می توان تعبیر کرد. به عبارت دیگر پیروزی ها و شکست های فردی و جمعی را می توان در کم و کیف برنامه ریزی ها جستجو نمود.

در گذشته ارزانی ها و فراوانی ها،  افراد، گروها و مدیران نهادهای اداری، شهری و کشوری، بدلیل
ناآگاهی و قصور، کارها را بدون پیش بینی اهداف و تعیین راهکارهای مناسب انجام می دادند و از بازخواست و استیضاح مصون میماندند و متأسفانه، با آسودگی خاطر، خسارات را از کیسه عموم تامین
می نمودند. ولی در وانفسای امروزی که کوتاهی زمان و فقدان اندوخته های بی حساب، دور از دسترس است، اشرافیت های مصون از ذیحسابی ها، دیگر در کار نیست یا از کار خارج خواهد شد. یعنی پاسخگوئی  هرکار، خدمت، خیانت و عبادتی هم همین فردای بغل گوش، نقدا و هم در  روز قیامت نسیه انجام خواهد شد.

متاسفانه انواع ضرر و زیان ناشی از بی برنامه گی ها همیشه دامن عموم را می سوزاند، درحالیکه عاملان خسارت ها، علاوه بر بهره مندی از حقوق ها و پاداشهای کلان، با مشارکت در انجام کارها از
حق الزحمه کارهای ضررده هم برخوردار می شوند.

بهر ترتیب امروزه، نخستین و مهمترین راهنمای توفیقات و شکست های  فردی و جمعی،  بود و نبود  ویا قوت و ضعف هدف گذاری ها و
برنامه ریزی های  افراد وگروه ها و نهادهای اداری،  شهری و کشوری  تلقی می شوند.

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا