حال ناخوش صنعت نشر آذربایجان

روز کتاب و کتابخوانی بهترین بهانه برای احوالپرسی با فعالان صنعت نشر در آذربایجان است.

به گزارش ارک خبر،گردش در کتابفروشی های شهر با طرح این پرسش که ” حال صنعت نشر آذربایجان چگونه است؟”  و شنیدن پاسخ ها در ارتباط با کیفیت پایین گرافیک و صفحه آرایی و ضعف محتوایی کتب چاپ شده، اقتصاد ضعیف نشر و ترجیح نویسندگان به همکاری با انتشاراتی های پایتخت مرا بر آن داشت که گزارشی از شرایط صنعت نشر و کتابفروشی های آذربایجان تهیه کنم.

در این راه با سعید جلالی، مدیر انتشارات ستوده و عضو هیئت مدیره اتحادیه ناشران کشور،  گفتگوی مفصلی داشتم و به راهنمایی وی، به مطالعه ی «گزارش راهبردی کتابخوانی در کشور با نگاهی به استان آذربایجان شرقی نوشته جمشید دژم خوی» پرداختم.

دژم خوی در تابستان ۱۳۹۶ به تحقیق مفصلی در این زمینه پرداخته است و راهبرد های ترجیحی بسیاری برای بهبود اوضاع  کتابخوانی به عنوان منبع تقاضا و انتشارات به عنوان متولیان عرضه و تولید کتب ارائه کرده است که با توجه به مهجور ماندن این راهبرد ها از نظر دست اندرکاران اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ، بر آن شدم این راهبردها را جهت رفع مشکلات صنعت نشرآذربایجان باز نشر کنم.

تاریخ کشور ما در مقاطعی تاثیر گذاری نشر و مطالعه کتاب در فرهنگ عمومی مردم را اثبات کرده است. در سالهای پیروزی مشروطه حدود صد نشریه در کشور چاپ می شد و تیراژ بالای برخی نشریات پر طرفدار با توجه به کم سوادی مردم، گواه این ادعاست .بیش از ۲۰ عنوان روزنامه و هفته نامه نظیر روزنامه های ادب، امید، آذربایجان، مساوات و … در تبریز چاپ می شده (محمودزاده، سایت کتابخانه مرکزی آذربایجان شرقی) همچنین در دوران انقلاب اسلامی از اوایل دهه ۴۰ تا سال ۵۷، رهبران فکری و سیاسی با نشر کتاب، بیانیه و اعلامیه به هدایت مردم می پرداختند. کتب ممنوعه و کتب جلد سفید ( کتب بی مجوز و بدون ممیزی)  از پدیده های آن دوران و سه سال پس از انقلاب بود.

 

میزان مطالعه ایرانیان!

به گزارش نصر، سعید جلالی در این خصوص اظهار داشت: نشر کتب و مطبوعات ایران و آذربایجان در این دوران  قائم بر مسائل اجتماعی وفرهنگی وسیاسی بود. اگر نشر را مبتنی بر آگاهی بخشی قلمداد کنیم ، انتشارات در حال حاضر از دوران طلایی خود فاصله گرفته است. به تحلیل آقای دژم خوی در بررسی دلایل رونق نشر در تاریخ « انتظار فایده و ارزیابی فایده » کتاب از سوی مردم موجب این مهم بوده است. در واقع عرضه ی خبر وآگاهی مفید، تقاضای کتاب و روزنامه را در چرخه ی تاریخی موثری می گردانده است.

 

این گزارش حاکی است، مرکز آمار ایران در طرح آمار گیری از فرهنگ رفتاری خانوار ها درشهریور ۱۳۹۹ گزارشی از جامعه آماری افراد بالای ۱۵ سال نقاط شهری و روستایی از ۳۱ استان تهیه کرده است. طبق یافته ها ، ۶۳ درصد این افراد، در طول یک سال، مطالعه غیر درسی کتب چاپی و الکترونیک و نشریه و روزنامه داشته اند و سرانه زمان کل مطالعه غیر درسی  این افراد در یک ماه ۸ ساعت و ۱۸ دقیقه در ماه و به عبارتی ۱۶ دقیقه و ۳۶ ثانیه در روز بوده است. حال آنکه آمار عضویت در شبکه های اجتماعی این افراد ۶۵٫۲ درصد بوده و به طور متوسط هر فرد یک ساعت و ۳۲ دقیقه در روز در شبکه های اجتماعی حضور داشته است.

ابراهیمی ، متخصص کتابداری و اطلاع رسانی  در این تحقیق گفته است: « فضای مجازی با ارائه اطلاعات سطحی و کپسولی به مردم، به عطش مطالعه آنها آسیب رسانده » که با مقایسه این آمار ها ، فحوای کلام وی قابل تامل است.

 

نقش کتاب در بهبود زندگی

اکنون در مسئله تقاضای کتاب، ما با مخاطبانی طرف هستیم که معتقدند کتاب نقشی در ترقی و بهبود زندگی مادی شان ندارد و در بخش عرضه کتاب با دولت، نویسندگان و البته ناشرانی طرفیم که کم رونقی از هر سو آنها را تهدید و از دوران طلایی شان دور می کند. یکی همین کاهش سرانه مطالعه وعدم استقبال مردم از کتاب که در این باب نظر سعید جلالی ؛ مدیر انتشارات ستوده بسیار مهم و حائز اهمیت است.

وی به نقش پر رنگ نظام آموزش و پرورش در تربیت نسلی که برای آگاهی خارج از کتب کمک درسی و حل المسائل ، کتاب به دست می گیرند ، اشاره کرده و معتقد است: اکنون مطالعه کتاب در اولویت نظام آموزشی نیست . توجه به آمار بالای تیراژ کتب کمک درسی که هم از جانب سیستم تک منبعی آموزش پرورش حمایت می شوند و هم از جانب خانواده هایی که به سودمندی صنعت غول آسای این کتب ایمان آورده اند ، این مهم را بسط می دهد و آسیبی است که از جانب نظام آموزشی کشور به ارتقای فرهنگ عمومی و انتشارات می رسد .

با مطالعه ی گزارش مفصل ” دژم خوی ” به نقش پررنگ دولت  به عنوان  یکی از شاخه های  عرضه ی کتاب و عامل پرورش تقاضا ی نشریات می رسیم.

در آنجا ضمن نقد نقش تصدی گرایانه دولت با اعمال سیاست های ممیزی و حمایت از نویسندگان و ناشران عموما همسو با  نظام ( و نه منتقدین )، نگاه سیاسی به کتاب که موجبات تضعیف بازار نشر و زوال حرفه ای گری در نویسندگی و کاهش تنوع را فراهم آورده،  نبود نظارت دقیق بر شبکه توزیع کتاب و عدم الحاق به قانون کپی رایت و …، عدم حمایت مادی دولت از ناشرانی که در سال های قبل از ۱۳۸۸ به پشتوانه ی توزیع کاغذ یارانه ای و وام های حمایتی، تعدادشان به شکل قارچ گونه رشد یافت، سرانه پایین کتابخانه های عمومی که تامین تسهیلاتشان بر ضمه ی دولت است و … راهکار های ترجیحی ارزنده ای ارائه شده که در ذیل به بخشی از آنها در ارتباط با رونق بازار نشر می پردازیم.

 

حفظ آزاد نشری

اصلی ترین راهبرد ترجیحی تنظیم گری دولت به جای تصدی گری است به معنی حضور موثر و سازنده ی دولت در ارتباط با مثلث سه ضلعی ” نویسنده، ناشر و خواننده کتاب ” که نیازمند طراحی ساختاری منسجم برای اجراست . یکی از زیر مجموعه های عملی و نتایج این راهبرد ، حفظ آزاد نشری است؛ پرهیز از نگاه سیاسی به کتاب و استفاده از آزاد اندیشی نویسندگان منتقد و بهره گیری از نقدشان برای اصلاحات و تثبیت نظام و ارزش های اسلامی و مهم تراز همه کاستن اثرات سوء ممیزی های سلیقه ای است.

به گزارش نصر ، در زمینه ی اعمال ممیزی به مقام « بررس » ها در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می رسیم . بنا به گفته سعید جلالی ، مدیر انتشارات ستوده تبریز «سوگیری اعتقادی و سیاسی این مقام می تواند در شدت اعمال ممیزی ها موثر باشد .» با توجه به اصل ۲۴ قانون اساسی « مطبوعات و نشریات در بیان مطالب آزادند مگر آنکه مخل مبانی اسلام و یا حقوق عمومی باشد که تفصیل آن را قانون معین می کند» می توان برای پیشگیری از این عامل بازدارنده ی اساسی که موجب کاهش تنوع و مطالب تازه  و در نتیجه کاستن قشر علاقه مند به مطالعه و کسادی بازار نشر و دلسردی نویسندگان منتقد می شود، ابتدا با سازماندهی و بازمهندسی ناشران موجود و بررسی شرایط نشریات غیر فعال که بنا به آمار ، تعداد قابل توجهی دارند ( بیش از ۱۱ هزار ناشر در کشور ثبت شده که عملا یک سومشان فعال اند )، ناشران کاری و فعال را جدا و با آموزش قوانین و توجیه آنها ، این مسئولیت مهم را از دوش دولت به ناشران منتقل کرد.

بنا به گفته ی جلالی ، گویا راهبرد انتقال ممیزی به ناشران قبلا به شکل محدود صورت گرفته که مشخصا امروز نیازمند برنامه ریزی و آموزش وسیعتر و دقیق تریست .

بدین صورت ناشران می توانند با توجه به نیاز های واقعی خوانندگان باالقوه خود ، کتاب های مفید و پرمحتوا تولید کنند و موجبات بهبود بازار عرضه و تقاضا  را فراهم کنند . با حاکم شدن نظام سود و زیان در بازار نشر و حمایت درست دولت  ، سودجویی برخی ناشران و فساد ومافیای تولید و توزیع کتاب برچیده می شود .

وی معتقد است: در حال حاضر ناشران استان ها کمترین بهره را از حمایت های دولتی می برند . با توجه به حجم وسیع خوانندگان استان ها ( حدود ۹۰  درصد جمعیت کشور) بهتر است چرخشی هدفمند در سیاست های وزارت و دولت به این سمت صورت بگیرد.

جلالی ادامه داد: برگزاری نمایشگاه های تخصصی و ویژه، امکان حضور هرچه بیشتر این ناشران در نمایشگاه های تهران و دیگر استان ها و تخصیص امتیازات بیشتر به این ناشران و توزیع هدفمند و قابل ارزیابی یارانه کتاب ،  نسخه های کارآمدی است.

این عضو هیئت مدیره اتحادیه ناشران کشور اضافه کرد: به ویژه استان آذربایجان شرقی که جزو مناطق دو زبانه و دارای خرده فرهنگ است که با وسعت دایره چاپ و نشر کتاب با نظارت کافی و تمرکز زدایی ، می توان از این مزیت در راستای تقویت انسجام ملی و هم رونق نشر و کتابخوانی بهره جست بی آنکه مجالی برای نفوذ فرهنگی و سیاسی قوم گرایان افراطی به وجود بیاید ! با این فرصت ، ناشران استان سازماندهی شده و در رقابت مساوی با ناشران پایتخت، سطح کیفی و محتوایی کارهای شان را ارتقا خواهند بخشید.

بدیهی است بررسی و آسیب شناسی صنعت نشر استان باید در یک گستره ی وسیع متشکل از ناشران و کتابفروشان مطالعه گردد و این ممکن، برخی از گره های ناگشوده این صنعت را تسهیل می کند.

در پایان با اشاره به آمار اخیر منتشر شده توسط خانه کتاب و ادبیات ایران در شهریور ۱۴۰۱ مبنی بر افزایش ۳۸ درصدی قیمت کتاب در یکسال گذشته به دلیل مشکلات تحریم و تورم و افزایش قیمت جهانی کاغذ، راهبرد بازنگری در ماموریت های کتابخانه های عمومی وانتخاب و مجموعه سازی کتاب به صورت محلی و همچنین برقراری تعامل اصولی بین مدارس و کتابخانه های عمومی با برنامه ریزی کلان و احیانا امضای تفاهم نامه بین وزارت آموزش پرورش و نهاد کتابخانه ها پیشنهاد می شود تا هم از سقوط هرچه بیشتر سرانه مطالعه کشور به دلیل گرانی کتاب جلوگیری شود و هم از رکود بازار نشر که در شهریور گذشته شاهد کاهش یک درصدی تیراژ کل کتاب بوده ایم که زنگ خطری برای ناشران محسوب می شود؛ پیشگیری کند.

دکمه بازگشت به بالا