وقتی پالایشگاه تبریز تافته جدابافته می شود!
پالایشگاه تبریز، از جمله شرکت ها و مجموعه های تولیدی، صنعتی استان به شمار می رود که به جهت ساز و کارهای هزار توی مدیریتی، همچون بسیاری از شرکت ها و مجموعه های دولتی، نیمه دولتی، خصولتی و شبه دولتی کشور، در دایره بسته و مبهم خود مدیریت می شود و کمتر خبری از آن، حتی در حوزه عملکردی و گزارش دهی حداقلی در بین افکار عمومی وجود دارد.
به گزارش ارک خبر،پالایشگاه تبریز، از جمله شرکت ها و مجموعه های تولیدی، صنعتی استان به شمار می رود که به جهت ساز و کارهای هزار توی مدیریتی، همچون بسیاری از شرکت ها و مجموعه های دولتی، نیمه دولتی، خصولتی و شبه دولتی کشور، در دایره بسته و مبهم خود مدیریت می شود و کمتر خبری از آن، حتی در حوزه عملکردی و گزارش دهی حداقلی در بین افکار عمومی وجود دارد.
حاکمیت مدیریت یک سویه، بسته، طولانی مدت و گریزان از اطلاع رسانی و گزارش دهی به مردم و رسانه ها در مجموعه پالایشگاه تبریز، جدای از این که منشاء رواج و نهادینه شدن ساز و کارها و مکانیزم های مدیریتی و تصمیم گیری سلیقه ای و عرفی مبتنی بر رای عده ای محدود به نام هیات مدیره بوده، بلکه راه را برای واگذاری برخی پیمان ها و پروژه های فنی، مهندسی و تخصصی، به برخی شرکت های خاص و معمولا تکراری و واحد، بدون لحاظ شاخص های قانونی و فضای عادلانه و رقابتی باز کرده است.
از دیگر سو، این شرکت علی رغم آلاینده بودن و وجود بسیاری از مشکلات و چالش های زیست محیطی، همچنان از ایفای تعهدات و وظایف و مسوولیت های اجتماعی قانونی خود استنکاف کرده و دست کم، گزارشی شفاف و مستند در خصوص ایفای این وظایف ارایه نمی کند.
مهم تر از این مسایل، تداوم مدیریت “غلامرضا باقری دیزج”، مدیرعامل پالایشگاه تبریز که از سال ۹۵ عهده دار این مسوولیت است و یادگار دولت قبل در این مجموعه به شمار می رود، آن هم با وجود ابهامات عملکردی و ضعف ها و مسایل مربوط به آلاینده بودن این شرکت و همچنین، ابهامات مربوط به میزان درآمدزایی و قراردادهای پیمانکاری، از آن دست سوالاتی است که می بایست پیرامون دلایل آن ها توضیح داده شود؛ وگرنه فرضیه تبدیل شدن پالایشگاه تبریز و مدیریت ۷ساله آن، به “تافته ای جدابافته” از تیم مدیریتی استان، عینیت خواهد یافت!