احیای نظم چند فرهنگی زبانی قدیم در قالب لیبرال دمکراسی جدید در ترکیه و نتایج آن برای ایده نوصفوی گری ایرانی
ناسیونالیزم قومی_ نژادی و الگوی دولت تک قومی_ زبانی در عصر پساعثمانی با توسل بر اصول جمهوری کمالیستی بعد از ۱۹۲۴ و همچنین در دوره پسا انقلاب مشروطه با توسل به اقدامات رضاخانی بعد از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹( ۱۹۲۲)، چارچوب نظری سیاسی برای ملت سازی یا به عبارت بهتر ملت تراشی در ترکیه و ایران و دیگر کشورهای مسلمان چند قومی- زبانی خاورمیانه همچون عراق و سوریه بوده است.

به گزارش ارک خبر، باشند، به کشور خود افتخار کرده و برای بالابردن قدرت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن در رقابت با همسایگان و مناطق پیرامونی، همه گونه تلاش و از خود گذشتگی به خرج خواهند داد، حتی اگر همسایگان و مناطق پیرامونی از قوم و زبان همسان آنها باشد.
در چنین شرایطی، برای مثال، شهروند ترک ایرانی دوشادوش یک شهروند فارس یا کرد یا عرب ایرانی با احساس آزادی و برابری در حقوق اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و زبانی، مدافع سرسخت منافع ایران در رقابت با ترکیه، آذربایجان یا عراق و افغانستان خواهد بود. چرا که منافع ایران، منافع خود او و ملت او است و باید از منافع خود و ملت خود دفاع کند.