ضرورت بررسی عمومی مشکلات* نوشته محمد اشراقی
*مدیرمسئول – محمّد اشراقی
مدیریت نهادها می تواند به سه بخش عمده تقسیم شود. بخش نخست مدیریت حال، که امور جاری را اداره می کند. بخش دوم برنامه ریزی کوتاه مدت امور آتی که اگر خوب انجام نشود، به آینده و بخش فردای نهاد های مدیریتی آسیب می رساند.
بخش سوم، برنامه ریزی بلند مدت که سرنوشت مدیریت بلند مدت نهاد ها را به عهده دارد.
هر نهاد مدیریتی، از قبیل خانه، مغازه، اداره، شهر، استان و کشور، باید بهر سه مورد و مرحله مدیریتی فوق الذکر، اشراف و تصرف داشته باشند.
باور این است که اغلب پیروزی ها و شکست های انواع نهاد های مدیریتی، ازناحیه قوت، ضعف، کاستی و یا نبود مدیریت سه گانه یاد شده، ناشی
می شوند. مسلما مدیریت های سنتی دیروز و یا مدرن امروز کشور، به طور مدون از انواع ضعیف و مختصر مراحل مدیریتی سه گانه بهره مند هستند. نظرباینکه اینگونه مدیریت ها، ساخته و پرداخته مسئولین و کارشناسان ستادی می باشند، درعمل با انواع خطا ها یا شکست هایی روبرو
می گردند. برای جلوگیری از شکست و نارسائی مدیریت ها و کم کردن خسارات ناشی از مشکلات مربوط به پیش بینی های غلط در برنامه های اجرایی، می توان مسایل مطرح جامعه را در قالب سمینارها، کنگره های متشکل از کارشناسان داخل و خارج سیستم های موجود و در مجامع علمی، فنی، اداری، تجاری و سیاسی به معرض بحث و اقتراح گذاشت.
با این روش مشکلات و مسائل جامعه به طور شفاف در سطوح مختلف جامعه مطرح می شود، عیب یابی می گردد و افکار وعقاید عموم اهالی تخصص، تفکر و ابتکار، بصورت انواع پیشنهادات ریز و درشت درحد وسیع برای استفاده مسئولین و کارشناسان ذیربط به سوی اطاق های فکرکشور هدایت
می گردد.
نباید نگران بود که عمومی کردن مسایل کشور، کارها را لوث می کند و ممکن است مدیریت ها را با مشکل روبرو سازد، بلکه برعکس، اگر این روش امتحان شود و چندین بار با هوشمندی تجربه گردد، می بینیم که منافع سرشار همفکری با آحاد متفکر جامعه، همرائی های سودآوری را به ارمغان
می آورد. اگر دقت شود وجود دموکراسی در مدیریت جامعه در تلطیف فضای عمومی جامعه نقش قابل توجه و ارزشمندی بوجود می آورد .