نشست علمی؛ بررسی عقل گرایی و نقل گرایی در کلام امامیه
پایگاه خبری ارک خبر- اصفهان:
چکیده سخنرانی جناب آقای دکتر سبحانی:
عقل و وحى به عنوان دو سرچشمه حقيقت، همواره در پيش روى بشر قرار داشته و مكاتب بشرى هر كدام به فراخور نگاه خويش، از يكى يا از هر دو به گونه اى بهره مند گشته اند. اما از ميان كسانى كه به اين دو پيمانه معرفت دسترسى داشته اند، تنها اندكى محدود توانسته اند، به شايستگى حدود و حرمت هر دو را پاس دارند و معارف گرانبهاى عقل و وحى را در كام تشنگان حقيقت بنشانند.
الهيات و فلسفه اسلامى نمونه اى نمايان براى معرفى اين واقعيت تلخ و دردناك است. از يك سو، اهل حديث و حنبليان با فروگذاشتن جانب عقل، به برداشت هاى نابخردانه از وحى رسيدند و به اين ترتيب، هم عقل و هم وحى را به مسلخ بردند. و از سوى ديگر، فيلسوفان مسلمان با ادعاى حجيت انحصارى عقل و با تكيه بر ميراث فلسفه هاى كهن، نه تنها از بيشترينه معارف وحيانى محروم شدند بلكه با بيان نظريه هايى كه با وحى سر ناسازگارى و ناهمسويى داشت، به انگاره تعارض عقل و وحى دامن زدند. معتزليان نيز در لايه اى پايين تر، به ميراث وحيانى كم مهرى كردند و با انكارها و تاويل هاى ناروا، به ناهمروى عقل و وحى دامن زدند. افزون بر اين، معتقديم كه بى توجهى به وحى، كار عقل گرايان را در پيشبرد پروژه عقلانيت نيز با دشوارى مواجه ساخت و در نهايت به نام عقل و عقل گرايى، انديشه هايى ترويج شد كه با عقل هم ناهماهنگ مى نمود.
به اين بيان، نص گرايان و عقل گرايان مسلمان در فرجام كار خويش دستگاهى عرضه كردند كه نه با عقل و نا با نصوص دينى هيچكدام توافق تام نداشت
اما در مقابل، اعتقاد و ادعاى ما بر اين است كه در منطق قرآن و مكتب اهل بيت (ع) روش و رويه اى در تعامل عقل و وحى پيش نهاد شده كه هم حق اين دو منبع اساسى وفا مى شود و هم بر اين دو پايه، بنيادهاى معرفت به صورت معقول و مستند شكل مى گيرد. البته اين نظريه به روشنى در ميراث اهل بيت (ع) تشريح و تطبيق يافته و در روش متكلمان اماميه در سده هاى نخستين به صورت عملى اجرا شده است. بر اين نگره روش شناختى كه بر تعامل دو سويه عقل و وحى تاكيد مى گذارد “حجيت متشابك عقل و وحى” نام گذاشته ايم.
چکیده سخنرانی جناب آقای دکتر قاسم جوادی:
اندیشه عقل گرائی و یا نقل گرائی شاید قدمتی به قدمت ادیان داشته باشد. پیروان مذاهب در هر دین ممکن است برخی عقل گرا و برخی نقل گرا شوند. ضمن اینکه اصل عقل و اندیشه در تمام مذاهب وجود دارد و هر گروهی که تصمیم بر عمل فقط به نقل گرفت، قطعاً با عقل خویش چنین تصمیمی گرفته است ولی سخن از عقل گرائی فراتر از این حداقل است. مذهب شیعه هم نظیر همه مذاهب می تواند هم عقل گرا باشد و هم نقل گرا و یا برخی عقل گرا و برخی نقل گرا؛ برای اینکه به داوری درباره هر مذهبی بپردازیم به نظر بهترین راه بررسی میراث آن مذهب است که ببینیم آیا میراث چنین مذهبی عقل گراست یا نقل گرا و یا هردو. ضمن اینکه میتوان بخشی از عقل گرائی و نقل گرائی را به عواملی جامع از مذهب نظیر جغرافیا نیز نسبت داد. در میراث مذهب شیعه اگرچه خیلی از مباحث عقل گرایانه وجود دارد بویژه در قرآن و بیانات پیشوایان چون امام علی (ع)، امام صادق(ع) و امام رضا (ع)، ولی در عین حال، در سرتاسر میراث حدیثی، تاریخی، فقهی و حتّی کلامی میتوان مطالب زیادی را یافت که چندان جنبه عقل گرایی ندارد و یا این جنبه در آنها بسیار ضعیف است. در اینجا به دنبال این نیستیم که مشخّص کنیم کدامیک از دو رویکرد عقل گرا یا نقل گرا بودن ارزش بیشتری دارد، بلکه صرفاً در صدد آن هستیم که توضیح دهیم میراث شیعه شامل کدامیک میشود. البتّه هر فردی میتواند با صغری و کبری چیدن و جمع آوری، یکطرف را تقویت کند و ادعا کند که آنچه او می گوید محور است و ارزشمند ولی ما در مقام چنین داوری نیستیم.