آفرینش، هنر ماندگار صنایع دستی
صنایع دستی یک جامعه سند زندهای از تاریخ و فرهنگ آن جامعه و دایرهالمعارفی از زیست اجتماعی آن جامعه در گذشته است.
شهریار تبریز/ جهانبخش احمدیان: هنر دست زمانی نیاز اصلی بشر برای زندگانی بود؛ نیازی برای کشاورزی، ساخت و ساز و گذران عمر در دورهای که هیچ اثری از مکانیزاسیون نبوده و آفرینش تنها راه بقاء و آسایش بود. شاید زمانی شاهد وجود آثار قدیمی و دست ساز در خانههای خود یا موزههای شهر شدهایم، آثاری که زبان گویای اعصار گذشته هستند.
فرزند آدم، پس از آفرینش به تأسی از آفریدگار خود و خلیفهاللهی او در زمین، تبدیل به آفریننده شد. او یاد گرفت برای زندگی بهتر و آسایش خود بایستی دست به آفرینش بزند؛ و مصنوعاتی آفرید که امروز گاها به عنوان دایرهالمعارفی برای شناخت زندگی اجتماعی آن دوران به کار میرود. او آفرید و در کالبد هنر دست خویش، روحی از امید، زندگی و حیات دمید.
با ورود مدرنیزاسیون به زندگی بشر، صنایع دستی از زندگی این مخلوق دوپا رخت بست. همه چیز صنعتی گشته و در کسری از زمان صدها محصول صنعتی تولید و وارد زندگی انسان شد. صنایع دستی اهمیت خود را در رفع نیازهای روزمره و زندگی افراد از دست داد و بعدها، با تغییر نگرش رنگ و بوی فرهنگ و هنر گرفت. دیگر، صنایع دستی استفاده چندانی در زندگی بشر ندارد و اکثر قریب به اتفاق آنها به عنوان طرحهای دکوری آویزان دیوارهای خانه، ادارات و مغازهها شده است.
رنگ و بوی هنر در صنایع دستی، فصل جدیدی در این حوزه بود که جایگاه این هنر را اندکی بهبود بخشید، اما کماکان این هنر در مهجوریت قرار دارد. علاوه بر بعد فرهنگی این جریان، اشتغال افراد فعال در حوزه صنایع دستی، روی دیگر این سکه است. کسب و کاری که این روزها حال خوشی ندارد و نیازمند توجه مسئولان و متولیان فرهنگ، هنر و تاریخ این کشور است.
امروز از صنایع دستی تبریز که روزگاری محل ارتزاق هزاران نفر از مردم تبریز بود، خبری نیست و گاها متأسفانه پای کشورهای جنوب شرقی آسیا نیز در این صنایع دیده میشود. کفش تبریز، فرش تبریز و ورنی اهر معروفترین برندهای صنایع دستی در استان هستند که امروز وضعیت مناسبی ندارند. در کنار این موارد بخش دیگری از صنایع دستی همچون معرق، منبت، چاپ دستی که نیازمند آموزش صحیح و ایجاد بازارهای مقصد برای فروش آثار و کسب درآمد هستند.
اگرچه مدیریت شهری و متولیان فرهنگ و هنر بسترهای لازم برای فعالیت فعالان صنایع دستی را آماده کردهاند، اما به نظر میرسد هنوز کاستیهایی در این حوزه وجود دارد.
آوازه بینالمللی تبریز و خواهرخواندههای آن در نقطا مختلف جهان، فرصت مناسبی جهت معرفی صنایع دستی استان و برپایی نمایشگاههای بینالمللی است که هم در معرفی تاریخ، فرهنگ و هنر آذربایجان و ایران می تواند مؤثر باشد و هم در بهبود کسب و کار فعالین حوزه صنایع دستی که در این اوضاع فعلی، حال و روز خوشی ندارند.
ایجاد بازارچههای دائمی، فصلی و موردی، تشویق به استفاده از صنایع دستی در خانه و محل کار و ارائه آموزشهای صحیح در این حوزه میتواند گرهی از مشکلات فعالان این حوزه را باز کند. صنایع دستی یک جامعه، سند زندهای از تاریخ، هویت و فرهنگ آن جامعه در گذشته است که میتواند در سبک زندگی فعلی جامعه نیز تأثیر بگذارد