کشف محوطه ای از دوره مس و سنگ در کردستان
پایگاه خبری ارک خبر-کردستان:
کشف محوطه ای از دوره مس و سنگ در کردستان
به گزارش ارک خبربخ نقل ازمهر ، مهناز شریفی سرپرست هیأت کاوشهای باستان شناسی تپه قشلاق سد تالوار شهرستان بیجار،استان کردستان (بررسی روند تغییرات فرهنگی دوره مس و سنگ در پسکرانه های شرق زاگرس مرکزی) این مطلب را در نشست گزارش به همکار که به همت پژوهشکده باستان شناسی در محل پژوهشگاه برگزار شد مطرح کرد .
او افزود : پیش از این ارتباط فرهنگی ساکنان بین شرق زاگرس مرکزی و حوضه جنوبی دریاچه ارومیه در مطالعات باستان شناسی مطرح شده بود اما از وجود مکان های واسطه ای در این میان اطلاعاتی در دست نبود .
وی با بیان این نکته ، در کاوش های با ستان شناسی این محوطه بیش از ۱۴متر نهشت از فازهای مختلف دوره مس و سنگی شامل پنج دوره فرهنگی شناسایی شد تصریح کرد این دوره ها با شاخصه های فرهنگ دالما در تحتانی ترین نهشت و آثار گودین ۷ در فوقانی ترین نهشت تا اواخر دوره مس و سنگ جدید در منطقه زاگرس مرکزی یک تداوم بدون وقفه حداقل دو هزار ساله را نشان می دهند .
به گفته این باستان شناس، در تمام دوره مس و سنگ تعداد زیادی نماد کالاها در فرم های کروی ، مخروطی ، دیسکی ، بیضوی ، هذلولی و فرم های خاص هندسی دیگر به دست آمد.
استواری اقتصاد معیشتی بر دامداری و شکار
شریفی افزود :داده های باستان شناسی مکشوفه نشان دهنده این است که اتکای اقتصاد معیشتی ساکنان بر دام داری و شکار گونه های وحشی و صیادی آبزیان بیش از کشاورزی استوار بوده است .
این باستان شناس ، گاهنگاری مطلق و نسبی به منظور شناسایی تاریخ دقیق استقرارها و لایه های فرهنگی منطقه، بررسی روند تغییرات فرهنگی دره تالوار ، بررسی تاثیر مولفه های طبیعی و بومی منطقه بر شاخصه های فرهنگی دوره مس و سنگ و روند تغییرات اقتصادی-اجتماعی-فرهنگی ساکنان محوطه در دوره های مختلف بر مبنای داده های باستانشناسی را از اهداف اولیه این کاوش اعلام کرد .
وی گفت :از دیگر اهداف کاوش می توان به بررسی علل شکاف استقراری و فروپاشی جمعیتی در زیستگاه در اواخر دوره مس وسنگی جدید و اوایل عصر مفرغ و اینکه توالی استقراری قشلاق به چه ترتیب بوده و تحتانیترین لایههای فرهنگی آن مرتبط به کدام بازه زمانی است اشاره کرد .
این باستان شناس ، با اشاره به ساختارو ویژگی های معماری کشف شده در این محوطه بافت معماری را نمادی –آئینی دانست و استفاده از فضای باز مرکزی برای بخشی از ایام سال، ساخت انبارک های زیر زمینی در کف اتاقها و استفاده فراوان از اندود گچی وتعیین جهت دیوارهای اصلی و انطباق ورودیها با شرایط جغرافیائی را از ویژگی های آن اعلام کرد .
به گفته شریفی ، غیر همسطح بودن کف بناها به عنوان نشانه ای از گسترش ارگانیک بافت معماری ، حداکثر بهره گیری از شرایط زیست بوم و مصالح قابل دسترس و انطباق فضایی آثار معماری با الگوهای جغرافیای غالب منطقه ( باد ، زاویه تابش نور خورشید ؛منابع اب و سیستم معاش ) از دیگر ویژگی های معماری این محوطه است .
او استفاده از ابزارهای استخوانی، فراوانی استفاده از مهرها ، تولید سفال لعابدار غلیظ و تزینات رشته ای طنابی افزوده ،ترکیب و استحکام بخشی سفال ها با ملاط گچ، حضور همزمانی و هم افقی سفال ایمپرس –مخطط – سینیهای پوست کنی و نبود دالمای بایوکروم که مشابهت فرهنگی آن را با آذربایجان نشان میدهد(تحت تاثیر پدیده انتشار ) را از سنت های بومی قشلاق عنوان کرد .
به گفته این باستان شناس ، سفالینه ها از نظر فرم شباهت هایی با فرم سفالینه های آذربایجان دارد ولی عیناٌ تکرار نمی شو